جلوت

/jalvat/

مترادف جلوت: آشکارا، آشکارایی، پیدایی، حضور

متضاد جلوت: خلوت

لغت نامه دهخدا

جلوت. [ ج َل ْ وَ ] ( ع اِ ) هویدا و آشکارا. ضد خلوت. ( ناظم الاطباء ).

جلوة. [ ج َ/ ج ِ / ج ُ وَ ] ( ع مص ) عرض کردن عروس را بر شوهر. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). رجوع به جِلاء شود.

جلوة. [ ج ِ وَ ] ( ع اِ ) آنچه عروس را شوی در وقت جلوه دهد ازکنیز و غیر آن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

جلوه
۱-( مصدر ) آشکار کردن ظاهر ساختن . ۲-( اسم ) آشکارایی پیدایی . ۳- آشکار پیدا. یا خلوت و جلوت . پنهان و آشکار.

فرهنگ معین

(جَ وَ ) [ ع . ] (مص م . ) آشکار کردن .

فرهنگ عمید

۱. [مقابلِ خلوت] آشکاری، پیدایی.
۲. (اسم ) [مجاز] جای آشکار و پیدا.
= جلوت و خلوت: آشکار و پنهان.

پیشنهاد کاربران

جلوت : آشکارا، آشکارایی، پیدایی، ظاهرساختن .

بپرس