دائن

/dA~en/

لغت نامه دهخدا

دائن. [ ءِ] ( ع ص ) قرض دهنده. ( آنندراج ). وام ده. غریم. فام ده. || وام خواه. فام خواه. غریم. مدیون. وام دار. وام گیرنده. رجل دائن ؛ مرد وامدار. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) وام دهنده . قرض دهنده بستانکار مقابل مدیون بدهکار .
صورت پهلوی مصدر دادن و آن از ریشه اوستائی دا است

فرهنگ عمید

وام دهنده، وام خواه، بستانکار.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دائن به معنای وام دهنده، وام گیرنده و وام خواه است.
بطوری که از لسان العرب و المصباح المنیر و الصحاح استفاده می شود واژه «دان یدین» هم به معنای وام دادن و هم به معنای وام گرفتن و وام خواستن است.
در صورت اول «دائن» که اسم فاعل می باشد به معنای وام دهنده یا طلب کار و در صورت دوم به معنای وام گیرنده و یا بدهکار و در صورت سوم به معنای وام خواه است.

جدول کلمات

بستانکار ، وام دهنده

پیشنهاد کاربران

طلبکار
طلبکار_کسی که از شخصی دیگری طلبی دارد
در مقابل مدیون.
کسی که"دین" بر گردن مدیون دارد.
دین دار، بستانکار مدیون.
وام دهنده
دائن در مقابل مدیون بستانکار مثل این که شخص ثالث به بانک بدهکار است شخص ثالث مدیون بانک داین

بپرس