94 1088 100 1 رواندوز معنی رواندوز در لغت نامه دهخدا رواندوز. [ رَ ] (اِخ ) از بلاد کردنشین عراق است. (کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او تألیف رشیدیاسمی ص 20). مرکز فرهنگی و علمی قوم کرد در ولایت موصل عراق است. (از اعلام المنجد).روانستان را بخوانید. معنی رواندوز به فارسی رواندوزشهریست از عراق ( عرب ) که در سر حد غربی ایران واقع است .از بلاد کرد نشین عراق است روانسر را بخوانید. رواندوز را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها معصومه نصرتی > hooded eyeامیر بم > گرندمحمدسورهء > گندمان (بوکان)محمد > artificial intelligenceAmir._mans > Jvpافشین > افشینفاطیما.میر > برگزیده از هر چیزایلار > آیلار نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محدثه فرومدی jahanaks.blog.irآزاده جولاییمیلاد علی پور بهمن عنایتی کاریجانی Amir Mahdi Amiri❤Matin❤سیدحسین اخوان بهابادی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته کسالت آورهیواطوایف بمپورسامیارmake a cakeexchange moneyboth of themمانند گل