96 1092 100 1 سقیفهمترادف سقیفه: صفه، سایبان، ایوان معنی سقیفه در لغت نامه دهخدا سقیفة. [ س َ ف َ] (ع اِ) صفه ٔ پوشیده. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || پوشش بر در سرای. پوشش در.پوشش میان دو دیوار. (زمخشری ). دالان بیرونی. (دهار). || چوبهایی که بدان استخوان شکسته را بندند. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || تخته ٔ کشتی سنگ پهن. (دهار) (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). تخته ٔ کشتی. (مهذب الاسماء). || هر چوب یا سنگ پهنا که بدان خانه را توان پوشید. (منتهی الارب ). || استخوان پهلوی شتر. || پاره ای از استخوان سر شتر و مانند آن. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (اقرب الموارد). || خوان نان پختن. (مهذب الاسماء). || در آنندراج و غیاث آمده است که به فتح اول و کسر قاف صحیح است و عوام که به جای اشکوفه گویند خطاست چنانکه سخن دروغ را گویند فلانی شکوفه بسته است و حقیقتش این است که سقیفه ایوانی بود پنهان که عرب برای مشوره های باطل در آنجا جمع میشدند. (غیاث ) (آنندراج ).- سقیفه ٔ بنی ساعده ؛ محلی که برخی از مسلمانان پس از رحلت رسول در آنجا گرد آمده و ابوبکر را به خلافت برداشتند. (ازآنندراج ) (از منتهی الارب ).سقیفی را بخوانید. معنی سقیفه به فارسی سقیفهصفه پوشیده یا پوشش بر در سرای پوشش در یا استخوان پهلوی شتر . سقیفه بستنکنایه از حرفهای دروغ بستن حرفهای دروغ بستن . سقیل را بخوانید. معنی سقیفه در فرهنگ فارسی عمید سقیفه۱. سایبان.۲. صفۀ پوشیده. سقیفه را به اشتراک بگذارید معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها معصومه نصرتی > hooded eyeامیر بم > گرندمحمدسورهء > گندمان (بوکان)محمد > artificial intelligenceAmir._mans > Jvpافشین > افشینفاطیما.میر > برگزیده از هر چیزایلار > آیلار نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محدثه فرومدی jahanaks.blog.irآزاده جولاییمیلاد علی پور بهمن عنایتی کاریجانی Amir Mahdi Amiri❤Matin❤سیدحسین اخوان بهابادی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته کسالت آورهیواطوایف بمپورسامیارmake a cakeexchange moneyboth of themمانند گل