96 1099 100 1 مولفه معنی مولفه در لغت نامه دهخدا مؤلفة. [ م ُ ءَل ْ ل َ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مؤلف. ج ، مؤلفات. کتاب و رساله ٔ نوشته شده. (از یادداشت مؤلف ). رجوع به مؤلف شود. || (اصطلاح پزشکی ) مقابل مفرد. (یادداشت مؤلف ). جمعکرده شده. (غیاث ) (آنندراج ) : فلیخلص شحمه [ شحم الحنظل ] وحده من حبه و قشره الخارج ثم یخرج بوزنه مع الصمغ و الکتیراء و النشاستج مفردة و مؤلفة. (تذکره ٔ ابن بیطار). فأن سقیتها انساناً مفردة أومؤلفة مع الادویة. (تذکره ٔ ابن البیطار). || سازواری داده شده. الفت داده شده. موافقت افکنده شده.- مؤلفةالقلوب ؛ بعضی از سادات عرب که آن حضرت (ص ) به استمالت دلهای ایشان و احسان و مودت درباره ٔ ایشان مأمور گردید واز صدقات به آنان مرحمت می فرمود یا برای دفع اذیت ویا جهت طمع در اسلام و یا برای آنکه در اسلام پایدار باشند و یا برای اینکه دیگران رغبت در اسلام کنند. (ناظم الاطباء).- مؤلفة قلوبهم ؛ مؤلفةالقلوب. اشراف مکه که پس از فتح مکه به پیامبر گرویدند چون صفوان بن امیه و ابوسفیان. و پیامبر صلوات اﷲ علیه عطیات آنان را بیش از دیگر صحابه قرار داد تا با دشمنان همدستی نکنند. قومی بوده اند از سران عرب که رسول (ص ) به مدارات و عطای ایشان مأمور گشت تا دیگران را به اسلام رغبت افتد و پیغمبر امر فرمود تا مسلمانان با آنان دوستی کنند و از صدقات نصیبی برند و در صدد آزار مسلمین برنیایند. و نامهای آنان است : اقرع بن حابس ، جبیربن مطعم ، جدبن قیس ، حارث بن هشام ، حکیم بن حزام ، حکیم بن طلق ، حویطب بن عبدالعزی ، خالدبن اسید، خالدبن قیس ، زیدالخیل ، سعیدبن یربوع ، سهیل بن عمروبن عبدشمس العامری ، سهیل بن عمرو الجمحی ، عباس بن مرداس ، عبدالرحمان بن یربوع ، علأبن جاریة، علقمةبن علاثة، ابوالسنابل ، عمروبن بعکک ، عمروبن مرداس ، عمیربن وهب ، عیینةبن حصن ، قیس بن عدی ، قیس بن مخرمة، مالک بن عوف ، مخرمةبن نوفل ، معاویةبن ابی سفیان ، مغیرةبن الحارث ، نضیم بن الحارث بن علقمة، هشام بن عمرو رضی اﷲ عنهم. (یادداشت مؤلف ) : اًنما الصدقات للفقراء و المساکین و العاملین علیها و المؤلفة قلوبهم و فی الرقاب و الغارمین و فی سبیل اﷲ و ابن السبیل فریضة من اﷲ واﷲ علیم حکیم. (قرآن 60/9)؛ جز این نیست که زکات بر درویشان و مسکینان جایز است و عمل کنندگان را بر آن و قومی که الفت گرفته دلهایشان و آزاد کردن و وام دادن مفلس و در صرف کردن راه خدا و راه گذاران بی مال فرض کردنی از خدا و خدا دانای درست کردار است. (از تفسیر ابوالفتوح رازی ج 5 ص 196).مؤلفة. [ م ُ ءَل ْ ل ِ ف َ ] (ع ص ) تأنیث مؤلف. و رجوع به مؤلف شود.مؤلفه. [ م ُ ءَل ْ ل ِ ف َ ] (اِخ ) مؤلفة. فرقه ای از اصحاب امام رضا(ع ) که پس از رحلت آن حضرت مجدداً به رأی واقفة برگشتند با اینکه در ابتدا به رحلت امام موسی کاظم و امامت حضرت رضا قائل شده بودند. (از خاندان نوبختی ص 265).مولقاباذ را بخوانید. معنی مولفه به فارسی مولفه( اسم ) مونث مولف جمع :مولفات .فرقه از اصحاب امام رضا ( ع ) که پس از رحلت آن حضرت مجددا به رای واقفه برگشتند . مولفه قلوبهمتوضیح در بخش ۱ مولفه قلوبهم را بزرگان مکه که در روز فتح این شهر مسلمان شدند معنی کرده لیکن این تعریف دقیق نیست . چه آن دسته از جنگ حنین که رسول ( ص ) از غنیمت های جنگی بخشی به آنان داد این لقب یافتند. مولفین را بخوانید. معنی مولفه به انگلیسی component (اسم)جزء ، مولفه ، ترکیب کننده ، ترکیب دهنده مولفه را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران آیلین ٢٢:٥١ - ١٣٩٦/٠٢/٢٤ عنصر یا اجزای تشکیل دهنده یک چیز که بدون داشتن آنها نمی توانیم آن چیز را تجزیه و تحلیل کنیم. 84 | 1 اکبری ١٣:٥٧ - ١٣٩٧/٠٦/٠١ سَنجف، نشان گر، نمایه 17 | 1 محمد کیوانفر ٠٦:٤٤ - ١٣٩٧/٠٦/١١ مولفه مثل نادر که به معنی کمیاب میباشد 4 | 4 خسرو رشید ٢٢:٢٩ - ١٣٩٧/٠٧/٠٦ سازنده، بخش های سازنده 27 | 1 نیازعلی شمس ٠٧:٤١ - ١٣٩٧/٠٩/٢٩ آریانپور: همنهند، همنه(ریاضی) 15 | 1 محمد حمید نیک روان ١٢:٤١ - ١٣٩٧/١٢/٠٨ مولفه ( بردار) = شمارگان 48 | 1 حمید محمدی ١٩:٣٤ - ١٣٩٨/٠٣/١٥ نشانه، مشخصه، شخصیت اثر 21 | 1 ف ب ١١:٣١ - ١٣٩٨/٠٩/١٢ نشانه شاخص 2 | 0 معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها محدثه فرومدی > expressيار دلواري > oral examآرش > آرشامین جهانگرد > suspectجمال > مریعماد > quality products at economy pricesشایان نورائی > Odds are goodافشین لدنی (باغملک ) > لدنی نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته محدثه فرومدیعباس نعمتی فرtinabailariعلی صداقت آرزو jahanaks.blog.ir بهمن عنایتی کاریجانیمیثم علیزادهآزاده جولایی فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته وارشوارش چیستطوایف بمپورمینلماهورحمولهتحمیلیآوین
پیشنهاد کاربران آیلین ٢٢:٥١ - ١٣٩٦/٠٢/٢٤ عنصر یا اجزای تشکیل دهنده یک چیز که بدون داشتن آنها نمی توانیم آن چیز را تجزیه و تحلیل کنیم. 84 | 1 اکبری ١٣:٥٧ - ١٣٩٧/٠٦/٠١ سَنجف، نشان گر، نمایه 17 | 1 محمد کیوانفر ٠٦:٤٤ - ١٣٩٧/٠٦/١١ مولفه مثل نادر که به معنی کمیاب میباشد 4 | 4 خسرو رشید ٢٢:٢٩ - ١٣٩٧/٠٧/٠٦ سازنده، بخش های سازنده 27 | 1 نیازعلی شمس ٠٧:٤١ - ١٣٩٧/٠٩/٢٩ آریانپور: همنهند، همنه(ریاضی) 15 | 1 محمد حمید نیک روان ١٢:٤١ - ١٣٩٧/١٢/٠٨ مولفه ( بردار) = شمارگان 48 | 1 حمید محمدی ١٩:٣٤ - ١٣٩٨/٠٣/١٥ نشانه، مشخصه، شخصیت اثر 21 | 1 ف ب ١١:٣١ - ١٣٩٨/٠٩/١٢ نشانه شاخص 2 | 0