نالی
( اسم ) بستر تشک : (( پس دوات خواست و قلم و بر پاره ای کاغذ بنوشت چیزی و در زیر نهالی خلیفه بنهاد ... ))
[ گویش مازنی ] /chaar naali/ گونه ای پارچه ی دست بافت جهت لباس دامداران و گالش ها
عاجز نالی ضعیف نالی شکست خورده و مغلوب شده نالان
کنایه از اظهار عجز و ناله بود از عالم عاجز نالی و زار نالی
نالیدن عاجزانه زار نالی .