بطول

لغت نامه دهخدا

بطول. [ ب ُ ] ( ع مص ) بُطل. بُطلان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). رجوع به دو مصدر مذکور شود. باطل شدن. ( زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). ناچیز شدن. ( آنندراج ). ناچیز و ضایع شدن. تباه شدن.

فرهنگ فارسی

بطل بطلان .

پیشنهاد کاربران

بپرس