cpu


مخفف: (رسانه ها - مکانیک) واحد پردازش مرکزی، واحد مرکزی داده پردازی (با حروف کوچک هم می نویسند)، واحد پردازشگر مرکزی در کامپیوتر

بررسی کلمه

اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "central processing unit," (in computing) the part of a computer that interprets program commands and executes its instructions.

جمله های نمونه

1. This computer has a separate CPU just for number crunching.
[ترجمه گوگل]این کامپیوتر دارای یک CPU مجزا است که فقط برای خرد کردن اعداد است
[ترجمه ترگمان]این کامپیوتر فقط برای خرد شدن تعداد خرد شده یک CPU جداگانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The recommended CPU speed is P-166 and this is probably where it belongs.
[ترجمه گوگل]سرعت CPU توصیه شده P-166 است و احتمالاً این همان جایی است که به آن تعلق دارد
[ترجمه ترگمان]سرعت CPU پیشنهادی P - ۱۶۶ است و این احتمالا جایی است که به آن تعلق دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Meanwhile, Intel's plans for the 80860 CPU family remain clouded.
[ترجمه گوگل]در همین حال، برنامه های اینتل برای خانواده CPU 80860 همچنان مبهم است
[ترجمه ترگمان]در این میان، طرح های اینتل برای خانواده سی پی یو همچنان تیره و تار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. CPU on the 8279 surveillance using the query mode, the 8279 interrupt request signal IRQ left unused.
[ترجمه گوگل]CPU در نظارت 8279 با استفاده از حالت پرس و جو، سیگنال درخواست وقفه 8279 IRQ بدون استفاده رها شد
[ترجمه ترگمان]CPU بر روی نظارت ۸۲۷۹ با استفاده از حالت پرس و جوها، فرمان ایست بازرسی ۸۲۷۹ که استفاده نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just as a CPU runs multiple operating-system processes to service multiple users, a database server virtual processor runs multiple threads to service multiple SQL client applications.
[ترجمه گوگل]همانطور که یک CPU چندین فرآیند سیستم عامل را برای سرویس دهی به چندین کاربر اجرا می کند، یک پردازنده مجازی سرور پایگاه داده چندین رشته را برای سرویس دهی به چندین برنامه کلاینت SQL اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]درست زمانی که یک CPU چندین فرآیند سیستم عامل را اجرا می کند تا چندین کاربر را سرویس کند، یک پردازشگر مجازی سرور چند رشته ای را اجرا می کند تا کاربردهای چند مشتری SQL سرویس را ارایه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The CPU oscillates between idle state around 4% to 10-12% when it's in use.
[ترجمه گوگل]CPU هنگام استفاده بین 4٪ تا 10-12٪ بین حالت بیکار در نوسان است
[ترجمه ترگمان]CPU بین حالت بی کار در حدود ۴ % تا ۱۰ - ۱۲ % هنگام استفاده نوسان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Performance is increased by attempting to keep CPU and I/O devices busy at all times through buffering, off-line operation, spooling, and multiprogramming.
[ترجمه گوگل]با تلاش برای مشغول نگه داشتن دستگاه های CPU و I/O همیشه از طریق بافر، عملیات آفلاین، اسپولینگ و چندبرنامه نویسی، کارایی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]عملکرد با تلاش برای حفظ CPU و I \/ O در تمام زمان ها از طریق بافر، عملیات خارج از خط، spooling و multiprogramming افزایش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A CPU controlled audio compressor and compander are used as well.
[ترجمه گوگل]همچنین از کمپرسور و کمپرسور صوتی با کنترل CPU استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]کمپرسور صوتی کنترل شده از CPU و compander نیز مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ordinal results are returned, when possible, in a CPU register.
[ترجمه گوگل]نتایج ترتیبی در صورت امکان در یک ثبات CPU برگردانده می شوند
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Basically, a feature of the CPU that permits the machine to mask an interrupt request until the following instruction has been completed.
[ترجمه گوگل]اساساً، یکی از ویژگی‌های CPU که به ماشین اجازه می‌دهد تا درخواست وقفه را پنهان کند تا زمانی که دستورالعمل زیر تکمیل شود
[ترجمه ترگمان]اساسا، یک ویژگی از CPU که به ماشین اجازه می دهد تا درخواست وقفه را تا زمانی که دستورالعمل زیر کامل شود، ماسک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Sincethe term "CPU" is generally defined as a software (computer program)execution device, the earliest devices that could rightly be calledCPUs came with the advent of the stored-program computer.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که اصطلاح "CPU" به طور کلی به عنوان یک دستگاه اجرای نرم افزار (برنامه کامپیوتری) تعریف می شود، اولین دستگاه هایی که به درستی CPU نامیده می شوند، با ظهور کامپیوتر برنامه ذخیره شده عرضه شدند
[ترجمه ترگمان]عبارت \"سی پی یو\" به طور کلی به عنوان یک دستگاه اجرایی نرم افزار (برنامه کامپیوتری)تعریف می شود، اولین دستگاه هایی که می توانند به درستی با ظهور کامپیوتر برنامه ذخیره شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This project derives from the high-performance CPU chip design of the national significant "863" projects and its object is design a 64-bit high performance general purpose microprocessor.
[ترجمه گوگل]این پروژه از طراحی تراشه‌های CPU با کارایی بالا پروژه‌های ملی «863» مشتق شده است و هدف آن طراحی یک ریزپردازنده 64 بیتی با کارایی بالا است
[ترجمه ترگمان]این پروژه برگرفته از طراحی چیپ بالا CPU در پروژه های \"۸۶۳\" مهم ملی و هدف آن طراحی یک ریزپردازنده هدف ۶۴ بیتی با کارایی ۶۴ بیتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. With IaaS, there's more separation of the CPU and the server's responsiveness—but you're still contending for shared storage and network bandwidth.
[ترجمه گوگل]با IaaS، تفکیک بیشتری بین CPU و پاسخگویی سرور وجود دارد - اما شما همچنان برای ذخیره سازی مشترک و پهنای باند شبکه رقابت می کنید
[ترجمه ترگمان]با iaas، تفکیک بیشتری از CPU و واکنش پذیری سرور وجود دارد - اما شما هنوز برای ذخیره سازی اشتراکی و پهنای باند شبکه به رقابت می پردازید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The total number of seconds of user CPU time the job used on remote machines.
[ترجمه گوگل]تعداد کل ثانیه های زمان CPU کاربر برای کار استفاده شده در ماشین های راه دور
[ترجمه ترگمان]تعداد کل CPU کاربر زمان CPU مورد استفاده در ماشین های دوردست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Central Processing Unit
موضوع: کامپیوتر
سی پی یو یا پردازنده، یکی از اجزاء رایانه می باشد که فرامین و اطلاعات را مورد پردازش قرار می دهد. واحدهای پردازش مرکزی ویژگی پایه ای قابل برنامه ریزی شدن را در رایانه های رقمی فراهم می کنند، و یکی از مهم ترین اجزاء رایانه ها هستند. یک پردازندهٔ مرکزی، مداری یکپارچه می باشد که معمولاً به عنوان ریزپردازنده شناخته می شود. امروزه عبارت CPU معمولاً برای ریزپردازنده ها به کار می رود.

تخصصی

[کامپیوتر] واحد پردازش مرکزی Central Processing Unit - واحد پردازش مرکزی علامت اختصاری central processing unit ) واحد پردازش مرکزی . بخشی از کامپیوتر که در آن عملیات ریاضی و منطقی اجرا می شود . دستورالعمل ها نیز پس از رمز گشایی اجرا میشوند . به طور کلی CPU عملیات کامپیوتر را کنترل میکند . ریز پردازنده ی، مدار مجتمعی است که یک cpu کامل بر روی یک تراشه ی واحد دارد.
[برق و الکترونیک] central processor unit-واحد پردازنده مرکزی [ سی پی یو] قلب هر سیستم کامپیوتری که دستورالعملهای برنامه ریزی شده را اجرا می کند. سی پی یو دارای واحد حساب و منطق [ ای ال یو] برای انجام عملیات ریاضی و منطقی، واحد کنترل برای ترجمه و اجرای دستورالعملها، و حافظه داخلی برای ذخیره موقت متغیرهای برنامه و سایر عملیات است.
[زمین شناسی] واحد پردازش مرکزی بخش سختافزاری مرکزی رایانه که به کمک آن عملیات حسابی و منطقی ضروری اجرا می شوند.
[ریاضیات] واحد پردازنده ی مرکزی

انگلیسی به انگلیسی

• microprocessor, main chip in a computer (computers)

پیشنهاد کاربران

یگان پردازش میانی
مرکز فرماندهی کامپیوتر ها یا گوشی ها و کنسول های بازی وغیره
مخفف:Central processor unit

بپرس