ابندون

لغت نامه دهخدا

( آبندون ) آبندون. [ ب َ ] ( اِخ ) نام قریه ای بجرجان. مسقطالرأس ابوبکر احمدبن محمدبن علی جرجانی آبدونی.

فرهنگ فارسی

( آبندون ) نام قریه به جرجان

گویش مازنی

( آبندون ) /aabendoon/ آب بندان برکه های بزرگ طبیعی یا مصنوعی که از آب آن برای آبیاری مزارع استفاده شود & نام رودی در سوادکوه

پیشنهاد کاربران

بپرس