ابونه

/~Abune/

مترادف ابونه: ( آبونه ) مشترک

برابر پارسی: ( آبونه ) همبست، هم وند، هم بست

معنی انگلیسی:
subscriber

لغت نامه دهخدا

( آبونه ) آبونه. [ ن ِ ] ( فرانسوی ، ص ، اِ ) آبونه شدن روزنامه و مانند آن ؛ از خریداران ماهیانه یا سالیانه آن گردیدن.
ابونه. [ اَ وِ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ بُوان. ستونهای پیشین خیمه.

فرهنگ فارسی

( آبونه ) ( صفت ) مشترک روزنامه و مجله و مانند آن .
آبونه شدن روزنامه و مانند آن
مشترک روزنامه یامجله
ستونهای پیشین خیمه

فرهنگ معین

( آبونه ) (نِ ) [ فر. ] (ص . ) ۱ - مشترک روزنامه یا مجله و مانند آن . ۲ - شخص حقیقی یا حقوقی که با پرداخت وجهی از خدمات خاصی استفاده کند، مشترک . (فره ).

فرهنگ عمید

( آبونه ) مشترک روزنامه یا مجله.

جدول کلمات

آبونه
مشترک روزنامه یا مجله

مترادف ها

abonnement (اسم)
وجه اشتراک، ابونه

پیشنهاد کاربران

این واژه از بنیان و پایه پارسی اقتباس گرفته و کسی که پایگاه مالی ندارد هنوز در خراسان بزرگ ما و کشور افغانستان که خراسان نام داشت شخص کم سرمایه میگوید بنیه مالی ندارم
پیوستگی و هم آهنگی در پروژه های گوناگون
آبونه: هم دارنده، همبست، هم وند
اشتراک . سابسکرایب . جوین
در گویش فارسی دری افغانی مشترک

بپرس