ابگذر

/~Abgozar/

مترادف ابگذر: ( آب گذر ) آبراهه، جدول، جو، کانال، نهر

معنی انگلیسی:
aqueduct, culvert, watercourse

لغت نامه دهخدا

( آبگذر ) آبگذر. [ گ ُ ذَ ] ( اِ مرکب ) معبر آب. آبگذار.

فرهنگ فارسی

( آبگذر ) ( اسم ) معبر آب آبگذر مجرای آب .
معبر آب

فرهنگ عمید

( آبگذر ) مجرای آب، جای روان شدن آب.

فرهنگستان زبان و ادب

آبگذر
{gullet} [جغرافیا، زمین شناسی] هر گشودگی یا گودالی مانند تنگ دره یا آبکند یا دیگر آبراهه ها

دانشنامه آزاد فارسی

آب گذر. آب گُذر (dyke)
(یا: دایک) در باستان شناسی، نوعی خاک برداری طولانی شامل ردیفی از کناره و گودال. بیشتر آب گذرها در بریتانیا محصول دورۀ پس از رومیان اند که ممکن است دوردیفه یا گاهی سه ردیفه باشند و به این منظور طراحی می شدند که نقش مرز یا سرحد را ایفا کنند. خندق آفادر طول مرز ویلزیکی از نمونه های بارز در بریتانیاست. برخی از آب گذرهای موجود در انگلستان ممکن است در پایان دورۀ آغازین عصر_آهن ساخته شده باشند، اما قدمت اکثر آن ها به حدود قرن های ۵ تا ۹م می رسد و ممکن است از سرحد بندی های رومی نظیر دیوار هادریانوسو دیوار_آنتونینوسالهام گرفته شده باشند.

مترادف ها

conduit (اسم)
مجرا، لوله، مجرای اب، مجرای سیم، لوله اب، اب گذر

dyke (اسم)
نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خاکریز، اب گذر، اب بند

dike (اسم)
نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خندق، خاکریز، اب گذر، اب بند

gully (اسم)
مجرا، ابکند، کاریز، زه کشی، ساطور، اب گذر، دره کوچک، راه آب، کارد

drainpipe (اسم)
چرک کش، کاریز، زه کشی، اب گذر

drain (اسم)
ناو، زه کشی، اب گذر، زهکش فاضل آب

gullet (اسم)
مجرا، نای، کانال، اب گذر، مری، گلو

culvert (اسم)
اب گذر، مجرای اب زیر جاده، نهر سرپوشیده، لوله مخصوص کابل برق زیر زمینی

gulch (اسم)
اب گذر، دره گود و باریک

فارسی به عربی

بالوعة , خندق , مجری , مریی

پیشنهاد کاربران

بپرس