ابگونه

/~Abgune/

مترادف ابگونه: ( آبگونه ) آبکی، آبگون، آبگین، مایع

معنی انگلیسی:
liquid, fluid, rinse

مترادف ها

water (اسم)
اب، مایع، ابگونه، پیشاب

fluid (اسم)
مایع، ابگونه

liquid (اسم)
مایع، ابگونه

liquid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، پول شدنی، چیز ابکی، نقد شو، سهل وساده

fluid (صفت)
سائل، روان، سیال، ابگونه، نرم وا بکی

فارسی به عربی

سائل , ماء

پیشنهاد کاربران

بپرس