اتش خانه

/~AtaSxAne/

معنی انگلیسی:
fire-box, locomotive, firebox, kiln

لغت نامه دهخدا

( آتش خانه ) آتش خانه. [ ت َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) معبد آتش پرستان. آتشکده. آتشگاه. بیت النار. بیت النیران : و این آتشخانه را که داریم و خورشید را که داریم نه بدان داریم که گوئیم این را پرستیم اما بجایگاه آن داریم که شما محراب دارید. ( تاریخ سیستان ). || مجموع سلاح آتشین از توپ و تفنگ و نظائر آن در فوجی از سپاهی. || آتشخانه سماور و کشتی و راه آهن ؛ قسمتی که آتش در آن است. و آتشخانه تفنگ ، درون لوله آن است.

فرهنگ فارسی

( آتش خانه ) معبد آتش پرستان
( آتشخانه ) ( اسم ) ۱ - جای روشن کردن آتش . ۲ - کوره . ۳ - قسمتی از سماور کشتی راه آهن که آتش در آنست . ۴ - آتشکده آتشگاه . ۵ - لول. تفنگ . ۶ - مجموع سلاحهای آتشین از توپ و تفنگ و مانند آنها.

فرهنگ عمید

( آتش خانه ) ۱. کوره.
۲. جای روشن کردن آتش.
۳. آن قسمت از ماشین یا کارخانه که مواد سوختنی در آن ریخته می شود و آتش می گیرد.
۴. آتشکده.
۵. اسلحه خانه.

گویش مازنی

( آتش خانه ) /aatesh Khaane/ آتشدان سماور - محلی برای خشک کردن برگهای توتون ۳گلخن حمام

جدول کلمات

آتش خانه
۱. کوره. ۲. جای روشن کردن آتش. ۳. آن قسمت از ماشین یا کارخانه که مواد سوختنی در آن ریخته می شود و آتش می گیرد. ۴. آتشکده. ۵. اسلحه خانه.

پیشنهاد کاربران

آتشخانه ؛ آتشکده. جائی که در آن آتشبازی می سازند. ( ناظم الاطباء ) . مخزنی که حرارت مرکزی کارخانه یا ماشینهای متحرک حرارتی در آن ایجاد میشود. رجوع به آتشخانه شود.
گلخن

بپرس