اثار ایمان از دیدگاه قران

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آثار ایمان از دیدگاه قرآن. در این مقاله ایمان و آثار آن بررسی می شود.
امام صادق علیه السّلام به عبدالله بن جندب، می فرماید:«یابنَ جُندَب، اِنَّما المُؤمِنونَ الذّینَ یَخافونَ اللّهَ و یُشْفِقُونْ اَن یُسلَبوا ما اُعطوا مِن الهُدی فَاذا ذَکرُوا اللّهَ وَ نَعمائَه وَجلوا و اَشفقوا و اذا تُلیت علیهم ایاتُه زادتهُم ایماناً مِمّا اَظهره مِن نَفاذِ قُدرتِه وَ علی ربِّهم یَتوکَّلونَ.»
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۵، ص۲۸۰، روایت ۱، باب ۲۴.
از روایات و بحث های تاریخی چنین بر می آید که این جور کج اندیشی ها از صدر اسلام وجود داشته است. ما یک «اسلام ظاهری» داریم، در مقابل «کفر ظاهری» که مربوط است به زندگی دنیا و احکامی که در این وصیت، اسلام بر آن مترتّب می شود. ممکن است کسی در ظاهر، مسلمان باشد، تمام احکام اسلام هم برای او ثابت باشد، اما در آخرت، هیچ بهره ای از ثواب آخرت نداشته باشد و تا ابد در اسفل السافلین جهنّم بسوزد؛ یعنی: منافق باشد و در ظاهر، اظهار اسلام کند. احکام اسلام برای چنین شخصی ثابت است: ریختن خونش حرام است ـ تا وقتی ضروری دین را انکار نکرده اند ـ تصرف در اموالش جایز نیست، با مسلمانان می تواند ازدواج کند، از پدر و مادر مسلمانش ارث می برد و... ولی این احکام ظاهری برای این دنیاست.
منکرین ضرورت دین
در صدر اسلام، گروهی از افراد در ظاهر، مسلمان بودند، به مسجد می آمدند، نماز می خواندند، حتی گاهی در صف اول هم می ایستادند. این ها به احکام ظاهری اسلام عمل می کردند، ولی مسلمان واقعی نبودند. آیات بسیاری از قرآن ناظر به این هاست. این ها منافقان هستند، علایمشان هم ذکر شده است. «منافق» به یک معنا، این جور افراد را شامل می شود. که در عین حال، احکام ظاهری اسلام در موردشان اجرا می شود. ملاک این اسلام گفتن شهادتین است؛ یعنی: همین که کسی شهادتین را بر زبان جاری کرد جزو مسلمانان به حساب می آید. البته شهادتین یعنی شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیغمبر: که هر چه را او به عنوان رسالت از طرف خداوند آورده قبول داشته باشیم. بنابراین، اگر بدانیم چیزی را مسلّماً پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم فرموده است از ضروریات اسلام به شمار می رود. حال اگر کسی گفت که آن ها را قبول ندارم، با پذیرش رسالت تناقض پیدا می کند. چه طور می توان گفت: رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم را قبول دارم اما آنچه را او از طرف خدا آورده است نمی پذیریم؟ این تناقض است. لذا، انکار ضروریات دین موجب کفر می گردد و این همان «کفر ظاهری» است. بعضی از فقها مثل حضرت امام ؛ تصریح می کنند که انکاری ضروری دین به انکار رسالت باز می گردد؛ یعنی: چیزی را که شخص خودش می داند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم به عنوان رسالت آورده قابل انکار نیست؛ مثل نماز خواندن. هر مؤمن و کافری می داند که آنچه را پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلّم آورده قطعاً جزو رسالتش بوده است. لذا، اگر بگوید آن را قبول ندارم این تناقض است. این ها مربوط به اسلام ظاهری است؛ یعنی: با گفتن شهادتین، احکام اسلام برای چنین شخصی ثابت می شود، مگر این که نقضش ثابت شود؛ مثلاً، بگوید که «نه، اشتباه کردم» یا یکی از ضروریات دین را ـ که انکارش به انکار رسالت بازگشت می کند ـ انکار کند. این ها هیچ ربطی به واقعیت زندگی آخرت و ثواب و عقاب اخروی ندارد. حکم ظاهری است، ملاکش هم همین مسائل دنیایی است. بنابراین، اگر شرط طهارت، اسلام باشد او طاهر است، ازدواج با او جایز است، ذبیحه اش حلال می شود و... در مقابل، «کفر ظاهری» یعنی این که کسی با زبان، شهادتین را نگوید یا صدق یکی از ضروریات دین را انکار کند.
ایمان ابوطالب
...

پیشنهاد کاربران

بپرس