اریائی


معنی انگلیسی:
indo-european, aryan

لغت نامه دهخدا

اریائی. [ اَ ] ( ص نسبی ، اِ ) آریائی. منسوب بقوم آریا. اریائی اصطلاحیست که بمعانی متعدد اطلاق شده. ماکس مولر آنرا مخصوصاً درباره همه زبانهائی که پیشتر بعنوان هند و اروپائی ( یا هند وژرمانی بقول مستشرقین آلمانی ) شناخته شده ، بکار برده است. بهمین وجه ( ( اریا ) ) را در مورد همه متکلمین بدین زبانها استعمال کرده و هم او در کتاب ( ( تراجم احوال کلمات و سرزمین اریا ) ) نوشته است : ( ( اریائیان کسانی هستند که بزبانهای آریائی تکلم کنند، رنگشان هرچه و خونشان از هر نژاد باشد ما که آنان را اریائی مینامیم منظوری جز از لحاظدستور زبان ایشان که اریائی است نداریم ) ). اصل و ریشه ( ( اریا ) ) هرچه باشد، اینقدر واضح است که این کلمه بتداعی معانی ، مفاهیم بسیار را بخاطر می آورد و مللی که متعلق ببخش خاوری هند و اروپائیان بودند، خود را بدین نام مفتخر میدانستند. ( دائرةالمعارف بریتانیکا ). اریائی از نظر زبانشناسی ، زبانی است که بدسته هند و ایرانی از طایفه هند و اروپائی داده شده. برخی از زبان شناسان سابقاً اصطلاح اریائی را بمجموع السنه هند و اروپائی اطلاق کرده اند، ولی اکنون این اصطلاح را عموماً ترک کرده اند. ( مزدیسنا و تأثیر آن در ادبیات پارسی ص 24 ). و ( ( بلادالخاضعین ) ) ترجمه ( ( بوم اریان ) ) یا ( ( شهر اریائیان ) ) است. ( نامه تنسر چ مینوی ص 40 و 64 از دارمستتر ).و رجوع به آریائیان و ایران باستان صص 8 - 9 شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس