اشنایی با نسبیت عام

دانشنامه عمومی

آشنایی با نسبیت عام. نسبیت عام نظریه ای علمی برای گرانش است که آلبرت اینشتین در سال های بین ۱۹۰۵ و ۱۹۱۵ گسترش داد. این نظریه باعث شد که دیدگاه قبلی از فضا به عنوان موجودی ایستا ( استاتیک ) و تنها به عنوان مکانی که در آن رویدادهای فیزیکی اتفاق می افتند، کنار گذاشته شود. به جای آن، فضازمان به عنوان موجودی پویا ( دینامیک ) و تغییر شکل دهنده در نظر گرفته می شود که حضور ماده در آن، ساختار و هندسهٔ آن را خمیده می کند و در مقابل، حرکت اجسام تحت گرانش از خمیدگی فضازمان پیروی می نماید. به بیان دیگر، اجسام همواره — چه در فضای تهی بدون گرانش و چه در حضور ماده و انرژی و در نتیجه، گرانش — در طول مستقیم ترین مسیر ممکن حرکت می کنند و حضور جرم و انرژی تنها شکل این مسیرها را در فضازمان — از خطوط مستقیم در فضای تهی به مسیرهایی خمیده در حضور جرم و انرژی — تغییر می دهد که به معنای خمیده شدن فضازمان است؛ یعنی گرانش به عنوان یک عامل هندسی و نه یک نیرو بررسی می گردد. [ ۱]
در آغاز قرن بیستم، قانون جهانی گرانش نیوتن برای مدتی بیش از ۲۰۰ سال به عنوان توصیف پذیرفته شده برای گرانش بین اجسام مطرح بود. در این مدل، گرانش ناشی از نیرویی جذب کننده بین دو جسم — با سازوکاری نامعین — است. هرچند خودِ نیوتن نیز با طبیعت ناشناخته این نیرو مشکل داشت[ ۲] و برخی مسائل نظیر انتشار این نیرو با سرعت بی نهایت مبهم بود، این مدل برای توصیف حرکت تحت گرانش بسیار موفق ظاهر گردید: حرکت سیارات در سامانهٔ خورشیدی را به خوبی توصیف می کرد و زمان ظاهر شدن ستارگان دنباله دار را به دقت پیش بینی می نمود. [ ۳]
با این حال مشاهده ها و آزمایش ها نشان می دهند که توصیف اینشتین از گرانش ( نسبیت عام ) ، پدیده هایی را پیش بینی می کند که توسط نظریه نیوتنی قابل پیش بینی نیستند. برای مثال می توان به ناهنجاری های کوچک مشاهده شده در مدار حرکت برخی سیارات نظیر عطارد اشاره کرد. علاوه بر این، نسبیت عام پدیده های جدیدی را هم پیش بینی می کند، مانند همگرایی گرانشی، موج های گرانشی و اثر گرانش بر روی زمان که به اتساع زمان گرانشی معروف است. بسیاری از این پدیده ها تاکنون از طریق آزمایش تأیید شده اند، و در مورد برخی نیز در حال حاضر جستجو ادامه دارد. برای مثال، مشاهدهٔ امواج گرانشی برای نخستین بار در سال ۲۰۱۶ و پس از گذشت صد سال از پیش بینی اینشتین در مورد وجود این امواج، به کمک تأسیسات لایگو ( LIGO ) صورت پذیرفت، [ ۴] [ ۵] هرچند قبلاً وجود این امواج به طور غیرمستقیم تأیید شده بود. [ ۶]
عکس آشنایی با نسبیت عامعکس آشنایی با نسبیت عامعکس آشنایی با نسبیت عامعکس آشنایی با نسبیت عامعکس آشنایی با نسبیت عامعکس آشنایی با نسبیت عام
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

جهان دارای دو حجم یا دو آسمان می باشد ؛ یکی ثابت و پایدار و مطلق که نقش ظرف نگهدارنده محتوا را عهده دار می باشد و دیگری متغیر و نسبی و مشمول حال نوسانات متوالی باز و بسته شدن یا انبساط و انقباض و دم و بازدم و متعاقب آن وقوع مه بانگ های متوالی. اولی را می توان حجم یا آسمان مطلق نیوتن - پلانک - x و دومی را حجم یا آسمان نسبی انشتاین - پلانک - x نامید. x یک فرد عادی ست و نه متخصص و یا کارشناس در رشته های نجوم و کیهان شناسی و معمولا افکار و خیالات خودرا با نام مختلف استعاری به اطلاع علاقه مندان می رساند و گاهی اوقات خودرا بی نام و بی نشان معرفی می کند و بر این بینش و باور است که پدیده های بیزمانی و بیمکانی که از دیدگاه دین و الاهیات و کلام و حکمت و عرفان دینی از صفات خداوند متعال محسوب می شوند، برخلاف نام و لفظ ظاهری مترادف و معادل و هم معنا با عدم وجود زمان و مکان نیستند بلکه نیم زوج های بنیادی همزاد و هم بازی و هم ارز آنها با کمیت های مساوی و ماهیت های معکوس و هردو روی همدیگر هم مطلق اند و هم نسبی. انتخاب نام پلانک در این دو نامگذاری به این دلیل که مقدار سر حد پائینی زمان و مکان ( طول یکی از ابعاد سه گانه مکان ) را محاسبه نموده است که با معکوس نمودن مقدار آنها می توان سرحد بالایی آنها را محاسبه و تعیین نمود. مقدار معکوس طول پلانک برابر است با ۱۰ بتوان ۳۵ متر که مساوی با قطر فضای هندسی سه بعدی می باشد و به کمک آن میتوان حجم مطلق یا حجم ظرف نگهدارنده محتوا یعنی مکان و بیمکانی مطلق روی همدیگر را محاسبه و تعیین نمود و با خود طول پلانک یعنی ۱۰ بتوان منهای ۳۵ متر میتوان حجم تکینگی فیزیکی اولیه قبل از وقع مه بانگ را محاسبه و تعیین نمود، بدون اینکه منجم یا کیهان شناس بود. از طریق معکوس نمودن زمان پلانک می توان دو ثابت مطلق را محاسبه نمود؛ یکی فرکانس یا بسامد مطلق و دیگری طول زمان کل یعنی طول سفر مقطعیِ نزولی و صعودی محتوای کیهان یا جهان بین نظام احسن آفرینش مبداء و معاد و آنهم نه تنها در محتوای این جهان بلکه بطور یکسان و برابر در محتوای هرکدام از جهان های متناهی و موازی و مساوی و بیشمار . علم کیهان شناسی به ما انسان های عادی می آموزد که محتوای کیهان یا جهان حدود ۱۳، ۷۵ میلیارد سال پیش در یک نقطه متراکم و فشرده و بسیار داغ و چگال و سنگین بوده است، اما یا نمی خواهد و یا نمی تواند به ما بگوید که این شناخت علمی بطور غیر مستقیم به این معناست که این جهان یک سیستم باز و بیکران یا بدون مرز و محیط نمی باشد بلکه متناهی است و دارای مرز و محیط و یک سیستم بسته و مستقل و خودکفا و خودکار می باشد. زیرا اگر باز و بیکران بود، آنگاه محتوای آن هرگز نمی توانست در یک نقطه متراکم شده باشد و آنهم به این علت و دلیل ساده و بدیهی که برای این کار به بینهایت زمان نیار خواهد بود و سرعت تراکم و انقباض هرچقدر که می خواهد باشد. کوچکترین سنگ بنا های خمیر مایه ساختاری جهان، ذرات بنیادی مدل استاندارد در علم فیزیک و تار و ریسمان های باز و بسته به شکل های ۱ و ۰ در ابعاد پلانک نیستند بلکه نوسانگر های بنیادی هشت بعدی زمانمکان نسبی و بیزمانی و بیمکانی نسبی روی همدیگر و هردو در ابعاد پلانک. لذا ریز ترین سیاه چاله موجود در طبیعت و کیهان چیز دیگری نمی تواند باشد غیر از یکی از این نوسانگر ها.
...
[مشاهده متن کامل]

به زبان عادی و روز مره می توان گفت که افکار و خیالات انشتاین در دل افکار و خیالات نیوتن شکل گرفته است و در ورای آن.

بپرس