اصف بن برخیا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آصف بن برخیا. آصف در روایات و تفاسیر، همه جا وزیری خرد مند، سیاستمدار و مدبر معرفی شده است. مشهور است او داننده اسم اعظم و علم کتاب (علم لدنی) بوده است.
آصف، نام وزیر یا کاتب یا ندیم حضرت سلیمان علیه السلام است و در روایات و داستان های حضرت سلیمان علیه السلام نام او برده شده است.
دانش نامه قرآن و قرآن پژوهی، ج ۱، ص ۳۹.
نام آصف در قرآن صریحاً ذکر نشده ولی در داستان حضرت سلیمان علیه السلام آمده است که ایشان، از اطرافیان خود می خواهد تخت ملکه سبأ (بلقیس) را به آنجا بیاورند:« قَالَ یا أَیهَا المَلَؤُا أَیکمْ یأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یأْتُونِی مُسْلِمِینَ ».
نمل/سوره ۲۷،آیه۳۸
در پاره ای مآخذ آصف نام یکی از مغنیان داوود، و در برخی دیگر دوست سلیمان معرفی شده است.در کتاب مزامیرِ عهد عتیق ، مزمور پنجاهم، به نام آساف است.که به قول بعضی، تنها برای چند مزمور از مزامیر آهنگهایی ساخته است، اما روشن نیست که این همان آصف برخیاست یا کسی دیگر.
آصف در برخی روایات و افسانه های یهودی
...

[ویکی شیعه] آصف بن برخیا. آصِف بن بَرخیا بن سمعیا وصی حضرت سلیمان(ع) که اسم اعظم خداوند را می دانست. نام او را ناطورا نیز ذکر کرده اند. مورخان، آصف را پسرخاله و یا خواهرزاده حضرت سلیمان(ع) دانسته اند. آصف همچنین دوست، وزیر و کاتب سلیمان(ع) نیز بود.
حضرت سلیمان(ع) در اواخر عمر خود بنابر دستور الهی آصف را وصیّ خود قرار داد و مواریث، نور و حکمت را به او واگذار کرد. آصف نیز در زمان وفات خود بنابر دستور الهی همه آنچه در دستش بود را به فرزندش «صفوراء» داد و او را وصی خود قرار داد. البته براساس برخی نقل ها آصف پس از خود، حضرت زکریا را وصی خویش نمود.
در مورد آصف نقل شده که از اسم اعظم خداوند اطلاع داشت و هر زمان دعایی داشت، مستجاب می شد. از امام باقر(ع) نقل شده که اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است و آصف تنها یک حرف از آن را می دانست.

[ویکی اهل البیت] آصف بن برخیا. آصف، نام وزیر یا کاتب یا ندیم حضرت سلیمان (ع) است و در روایات و داستانهای حضرت سلیمان (ع) نام او برده شده است. ظاهراً او یکی از نزدیکان و دوستان خاص سلیمان (ع) بوده و می گویند خواهرزاده سلیمان نبی (ع) بوده است. او نزد سلیمان دارای مقام و منزلت بوده در حضور و غیاب سلیمان هر وقت می خواستم وارد خانه او می شده. در روایات و تفاسیر همه جا آصف وزیری خردمند، سیاستمدار و مدبر معرفی شده است. آصف از بنی اسرائیل و براساس بعضی منابع، هم دوران کودکی سلیمان بوده است.
نام آصف در قرآن صریحاً ذکر نشده ولی در داستان حضرت سلیمان (ع) آمده است که ایشان، از اطرافیان خود می خواهد تخت ملکه سبأ (بلقیس) را به آنجا بیاورند: «قَالَ یَا أَیُّهَا المَلَؤُا أَیُّکُمْ یَأْتِینِی بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن یَأْتُونِی مُسْلِمِینَ»
«(سلیمان گفت) ای بزرگان کدام یک از شما تخت او را برای من می آورد پیش از آنکه به حال تسلیم نزد من آیند»
ابتدا یکی از جنیان می گوید:
«قَالَ عِفْریتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِکَ» «عفریتی از جن گفت: من آن را نزد تو می آورم پیش از آنکه از مجلست برخیزی » اما در مقابل شخص دیگری می گوید من تخت بلقیس را در کمتر از یک چشم به هم زدن نزد آنها حاضر خواهم نمود که قرآن کلام او را چنین نقل می کند: «قَالَ الَّذِی عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَن یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ» «کسی که دانشی از کتاب داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را نزد تو خواهم آورد»
اینکه این علم چه علمی بوده، در آن بحث وجود دارد، برخی گویند منظور آگاهی او بر کتب آسمانی است، بعضی احتمال داده اند لوح محفوظ باشد و نیز بسیاری از مفسران و غیر آنها گفته اند؛ این مرد با ایمان از اسم اعظم الهی باخبر بوده (همان نام بزرگی که هر چیز در برابر آن خاضع می گردد). به هر حال آنچه آصف می دانست از علم سلیمان (ع) بود که به فرمان خدا نزد آصف به ودیعه نهاده شده بود تا مردم در امامت و جانشینی او اختلاف نکنند. بنابراین معلوم می شود آصف دارای ارتباطی با خداوند بوده که هر چه از پروردگارش درخواست می کرده و برآورده می شده و این علم از سنخ علوم فکری و اکتسابی نبوده است. اینکه خود سلیمان (ع) تخت را نیاورد و مأموریت را به آصف واگذار کرد ممکن است به خاطر این بوده باشد که آصف وصیََّ او بود و سلیمان می خواست در این لحظه حساس، موقعیت او را به همگان معرفی کند، به علاوه استاد، شاگردان خود را در مواقع لازم می آزماید تا شایستگی آنها را به دست آورد. گفته اند آصف وضو گرفت و دو رکعت نماز خواند، آنگاه دعا کرد و در یک چشم برهم زدن تخت ظاهر شد. برخی گویند اسم اعظمی که آصف خداوند را با آن خواند «یا حی یا قیوم» بوده و یا «الله الرحمن» و به عقیده برخی «ذالجلال والاکرام» و به عقیده برخی دیگر «یا الهنا واله کل شیء الهً واحداً لا اله الا انت» بوده است. در روایات بسیاری می خوانیم اسم اعظم 73 حرف است که یک حرف آن نزد آصف بن برخیا بود و 72 حرف آن نزد امامان (ع) است و یک حرف مخصوص ذات پاک خداست. چون مرگ آصف نزدیک شد به او وحی شد که فرزندش را جانشین خود کند و آنچه از نور و حکمت نزدش بود به او واگذارد.
آصف بن برخیا، علی محمودی، سایت پژوهشکده باقرالعلوم علیه السلام (بخش فرهنگ علوم انسانی و اسلامی) تاریخ بازیابی: 30 دی 1391.

[ویکی فقه] آصف بن برخیا (قرآن). آصف بن برخیا یکی از بزرگان بود که بعضی از او به جبرئیل هم یاد کرده اند.
آصف نام وزیر
طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۵.
۱. ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۵.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۳۷۰، برگرفته از مقاله «آصف بن برخیا»
...

دانشنامه آزاد فارسی

آصف بن برخیا. آصِف بن بَرخیا
(به عبری: آساف بن برخیا) وزیر یا ندیم مؤتمن سلیمان. در بیشتر داستان های حضرت سلیمان از او نام برده شده و در قرآن (نمل، ۴۰) نیز به او اشاره شده است. سلیمان از یاران خویش می خواهد که قبل از ورود ملکۀ سبا، تخت او را پیش وی حاضر کنند. یکی از همراهان، که «بهره ای از علم کتاب برده بود»، ادعا می کند که در یک چشم به هم زدن این کار مهم را انجام خواهد داد. مفسرانی مانند ابن عباس و شیخ طوسی، این فرد را آصف بن برخیا دانسته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس