افیش سرخ

دانشنامه عمومی

آفیش سرخ. آفیش سرخ ( به فرانسوی: L'affiche rouge ) اشاره به شعری است که لویی آراگون[ ۱] رمان نویس و شاعر سورئالیست فرانسوی در وصف پارتیزان های خارجی که در مبارزه علیه نازی ها در فرانسه تیرباران شدند، سروده است.
این شعر را خوانندگان مشهوری از جمله لئو فره[ ۲] خوانده اند. آفیش سرخ را به فارسی «دیوارکوب سرخ» نیز ترجمه کرده اند.
زمانی که پاریس در اشغال نازی ها بود و جنبش مقاومت با آن ها مبارزه می کرد، تعداد محدودی از پارتیزان های اسپانیایی مجاری، لهستانی و ارمنی که عاقبت دستگیر و اعدام شدند همراه فرانسوی ها علیه نازی ها مبارزه می کردند.
اشغالگران نازی بعد از دستگیری این افراد، با تبلیغات وسیع آنان را تروریست و خائن به فرانسه معرفی کردند و آفیش هایی با عکس پارتیزانها روی در و دیوار خیلی از دیوارهای فرانسه چسباندند که بعداً به آفیش سرخ مشهور شد که به قول آراگون مثل لکه های خونی بر دیوارها بود.
۲۲ نفر از آنان در سال ۱۹۴۴ تیرباران شدند و چند ماه بعد یک زن نیز گردن زده شد، چون مطابق قوانین آن موقع فرانسه، تیرباران زن ها ممنوع بود.
بعد از اعدام این افراد، آفیش های سرخ تا مدت ها روی در و دیوارها مانده بود… چون آراگون می گوید که در ساعات روز، عابران، به خصوص فرانسوی ها توجهی به این تصاویر نمی کردند… اما شب… در ساعات حکومت نظامی، انگشت های سرگردانی روی آفیش ها می نوشت که: «این افراد جانشان را به خاطر فرانسه از دست داده اند».
رهبر تیرباران شدگان، شاعری ارمنی از دیار ایروان به نام میساک مانوشیان بود. به همین دلیل هم این گروه به نام گروه «مانوشیان» معروف شد. میساک مانوشیان با شجاعت در برابر نازی ها مقاومت کرد و با نثار خونش تبدیل به یک قهرمان ملی فرانسویان گردید.
میساک مانوشیان نامه ای در آخرین ساعات حیاتش نوشته که حاکی از عشق عمیق او به زندگی و فداکاری و از خودگذشتگی این انسان والا است.
شعر آراگون که با الهام از نامه میساک و به نام «آفیش سرخ» سروده شده و در آن استادانه از برخی جملات نامه مانوشیان گنجانده شده است، در سال ۱۹۵۹ توسط لئو فره خواننده چپ فرانسوی اجرا شد و به یک ترانه جاودانه درآمد.
میساک مانوشیان در نامه ای به همسرش نوشت:
«ملینه عزیزم، بینوای کوچولوی محبوبم، تا چند ساعت دیگر، در این جهان نخواهم بود. ما در ساعت ۳ بعد از ظهر امروز تیرباران می شویم. این مانند یک حادثه ای است که در زندگیم رخ می دهد. باورکردنی نیست، اما با این همه می دانم، دیگر هرگز تو را نخواهم دید. چه چیزی می توانم برایت بنویسم؟ در حالی که حیرانم، اما هم زمان برایم بسیار روشن است… در آستانه پیروزی و رسیدن به هدف خودم را فدا می کنم. خوشا به حال کسانی که بعد از ما زنده خواهند بود و طعم شیرین آزادی و صلح را می چشند. مطمئن هستم که خلق فرانسه و تمام مبارزان راه آزادی خاطرات ما را گرامی خواهند داشت. در این لحظه مرگ، تأکید می کنم هیچ کینه ای نسبت به مردم آلمان ندارم و هرکس که شایسته هرچه بود، دریافت خواهد کرد؛ ولی من مخالف این هستم که برخی از آن ها ولو این که مستحق باشند، مجازات شوند. مردم آلمان و تمام خلقها بعد از جنگ که چندان دور نیست، در صلح و برادری زندگی خواهند کرد. خوشبختی از آن همه باد!. . .
عکس آفیش سرخ
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس