اقامحمدخان قاجار

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آقامحمدخان قاجار. آقامُحَمَّدْخان، (ح ۱۱۵۵-۱۲۱۱ق/۱۷۴۲-۱۷۹۷م)، رئیس ایل، بنیانگذار و نخستین شاه سلسله قاجار (د ح۱۲۱۰-۱۲۱۱ق/۱۷۹۵-۱۷۹۷م) بود.
وی پسر بزرگ محمدحسن خان قُوانْلو بود که در استرآباد زاده شد. مادرش دختر اسکندرخان قوانلو بود.
اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، منتظم ناصری، تهران، ج۳، ص۲۳، ۱۳۰۰ق.
فرزندان محمدحسن خان از بیم سپاهیان زند به ترکمانان پناه بردند و آقامحمدخان که پس از کشته شدن پدر رئیس تیره قوانلو گردیده بود در منطقه خود لشکری فراهم آورد، ولی نتوانست در نبرد با حاکم نیرومند گرگان محمدحسین خان قاجار دَوَّلو (د ۱۱۷۷ق/۱۷۶۳م) کاری از پیش ببرد و از این رو متواری گردید، لیکن محمدخان سوادکوهی حاکم مازندران که محل اختفای وی و یارانش را می دانست، او و یارانش را در اشرف (بهشهر) دستگیر کرد و به تهران نزد کریم خان فرستاد. وکیل پس از دلجویی از آنان، آقامحمدخان و خاندان او را ۲ سال در دامغان زیرنظر نگاه داشت، ولی به علت عدم اطمینان کافی به توصیه محمدحسین خان آنان را را دوباره به تهران آورد و گروهی از جمله حسینقلی خان برادر آقامحمدخان را به قزوین تبعید کرد و دسته دیگر را که آقامحمدخان نیز در میان آنان بود، به شیراز گسیل داشت. پاره ای از افراد برجسته خاندان آقامحمدخان نیز به مرور زمان خود را به شیراز رساندند و به وی پیوستند. منابع حاکی است که همه آن ها در دربار زند با احترام روزگار می گذراند و حسینقلی خان به دستور کریم خان به حکومت دامغان منصوب گردید. وی پس از چندی از محل حکومت خود به مازندران و گرگان رفت و با جمع کردن سپاهیانی از ترکمانان و قاجاریان، با نام جهانسوزشاهادعای سلطنت کرد و بارفروش (بابل) را مرکز حکومت خویش ساخت، اما در برابر لشکریان زند شکت خورد و گروه بسیاری از مردم مازندران به دستور زکی خان زند (پسرعموی کریم خان) کشته شدند. حسینقلی خان که او را «پادشاه بی تخت و تاج» نامیده اند، در ۱۱۸۱ق/۱۷۶۷م توسط دو تن از غلامان خود کشته شد و این امر موجب شد که برادرش آقامحمدخان برای مدتی در دربار کریم خان در شیراز تحت مراقبت شدیدتری قرار گیرد.
آقامحمدخان در دربار کریم خان
آقامحمدخان نزدیک به ۱۶ سال (۱۱۷۷-۱۱۹۳ق/۱۷۶۴-۱۷۷۹م) در شیراز به سر برد.
سپهر، محمدتقی، لسان الملک، ناسخ التواریخ (بخش قاجار)، ج۱، ص۳۴، به کوشش محمدباقر بهبودی، تهران، اسلامیه، ۱۳۵۸ق.
...

[ویکی شیعه] آقا محمدخان قاجار. آقا محمد خان، (ح ۱۱۵۵-۱۲۱۱ق)، رئیس ایل، بنیانگذار و نخستین شاه سلسله قاجار (د ح ۱۲۱۰-۱۲۱۱ق/۱۷۹۵-۱۷۹۷م). او در دوره حکومت کریم خان زند در دربار وی، تحت نظر زندگی می کرد و پس از به قدرت رسیدن، تهران را به عنوان مرکز حکومت برگزید. او با اینکه از لحاظ جسمی مریض و ضعیف بود، فردی مقتدر و اهل جنگ و ستیز و همین طور علاقه مند به امور مذهبی بود. طلاکاری گنبد حضرت امام‎ حسین(ع) و ضریح نقره نجف، مرمت آستان ‎قدس رضوی در مشهد و تعمیر چندین مسجد در قزوین و تهران به فرمان او انجام گرفت. او در سال ۱۲۱۱ق در جبهه نبرد با قفقاز توسط سه تن از لشکریان خود به قتل رسید.
آقا محمدخان در استرآباد زاده شد. مادرش دختر اسکندرخان قوانلو بود و پدرش محمدحسن‎خان قُوانْلو و پدربزرگش فتحعلی‎خان (سپهسالارِ طهماسبِ دوم صفوی) است. محمد حسن خان پس از کشته شدن پدرش در سال ۱۱۳۸ق/۱۷۲۶م، ریاست تیره قوانلو (اَشاقه باش) ایل قاجار را در استرآباد و گرگان برعهده گرفت. وی در کشمکش های ملوک‎الطوایف، در دفاع از صفویان (سلطنت شاه‎اسماعیل سوم) یا به‎طور مستقل، ادعای پادشاهی داشت و در نبرد با زندیان و آزادخان افغان، اصفهان را گرفت و شیراز را محاصره کرد، لیکن به علت رقابت های درونی ایل به دست محمدعلی‎خان، یکی از سران تیره دَوَلوی قاجار (یوخاری‎باش) که پیوسته بر تیره دیگر ایل (اشاقه‎باش) ریاست داشتند در ۱۱۷۲ق/۱۷۵۸م کشته و سرش نزد شیخ‎علی‎خان سردار زند فرستاده شد.
برخی منابع مدعی شده اند که شاه سلطان حسین صفوی به دلایلی، یکی از همسرانش را به استرآباد نزد فتحعلی خان قاجار می فرستد و این در حالی اتفاق می افتد که آن زن از شاه سلطان حسین صفوی باردار بوده است. آن فرزند محمدحسن خان قاجار است و بنابراین آقا محمدخان، نوه دختری شاه سلطان حسین صفوی است.

دانشنامه آزاد فارسی

آقا محمدخان قاجار. آقا محمّدخان قاجار (استرآباد ۱۱۵۵ـ گرجستان ۱۲۱۱ق)
آقا محمّدخان قاجار
مؤسس و اولین پادشاه (حک: ۱۲۱۰ـ۱۲۱۱) سلسلۀ قاجار. پسر محمدحسن خان قاجار بود که مدّت شانزده سال در شیراز در دربار کریم خان زند تحت مراقبت بود. پس از مرگ کریم خان، مدعی سلطنت شد و به مازندران رفت و در آن جا با گروهی از ایل قاجار به تصرف شهرهای ایران پرداخت. او سپس دو برادر خود را کشت و پس از فتح کرمان لطفعلی خان زند را به قتل رساند. آقا محمدخان، گرجستان را تسخیر کرد و به قتل و غارت شهر تفلیس پرداخت (۱۲۰۹ق) و دو سال بعد در تهران تاج گذاری کرد (۱۲۱۰ق) و چون خود، فرزندی نداشت، برادرزاده اش (باباخان) را به ولیعهدی و ابراهیم خان کلانتر (اعتمادالدوله) را به صدارت خویش برگزید. او آرامش و امنیت را در کشور برقرار کرد و توانست دولت مقتدر واحدی به وجود آورد. وی در ۵۷سالگی به دست چند نفر از سپاهیانش کشته شد. جنازه اش را به نجف اشرف بردند و در آن جا دفن کردند. آقا محمدخان سلطانی زراندوز و طماع و سنگ دل بود.

پیشنهاد کاربران

برای یادسپاری آسانتر می توان با کلمات بازی کرد و داستان ساخت.
شاهان قاجار، همه ی آنها شاه هستند غیر از اولی که اول اسمش آغا و آخر آن خان است گویا هنوز کسی به شاهی آن را قبول نمی کرد یا به اسم آن نمیامد. آقا محمد خان که به یک پیروزی و فتحی دست یافت و آن ایجاد سلسله ی قاجار بود لذا کلمه ی فتح را می پسندید پس شاید به همین مسئله، مثلا پسر برادرش جانشین او شد یعنی فتحعلی شاه، اما همین فتحعلی شاه به جای فتح، باز تکرار می کنم، به جای فتح و پیروزی از روسیه شکست خورد. نتیجهٔ این شکست امضای عهدنامه های ترکمانچای و گلستان بود که به موجب آن، بخش های بزرگی از قلمروهای شمال غربی ایران از جمله کشورهای امروزی ارمنستان، گرجستان، داغستان، جمهوری آذربایجان و نخجوان از ایران جدا شد فتحعلی شاه فرزندی داشت به نام عباس میرزا که در جنگها شرکت می کرد و قبل از پدر از دنیا رفت و پسرش محمد شاه به تخت پادشاهی رسید شاید بشود گفت که فتحعلی شاه به عباس میرزا گفت اسم این پسر را ، اسم شاه اول قاجار بگذار چراکه اگر او نبود من هم شاه نبودم و عباس میرزا با این قصه ی ساختگی ما اسم پسر را محمد گذاشت و از قضا همین پسر، شاه شد تا نام آقا محمد خان هم مثلاً زنده بماند از اتفاقات مهم دوران محمد شاه ظهور باب بود که اوحاضر نشد با فتوای روحانیون شیعه مبنی بر قتل او موافقت کند. اما بعد از محمد شاه دوتا شاه داریم که در اسمشان کلمه ی دین است اولی ناصرالدین شاه و دیگری مظفرالدین شاه، حکومت ناصرالدین شاه آخرین حکومت در ایران با شیوه پادشاهی مطلقه بود. ناصرالدین شاه، پسر محمد شاه، نخستین پادشاه ایرانی بود که در رأس هیئت حاکمه عازم اروپای نوین شد. سید علی محمد باب، مؤسس آئین بابی به دستور او تیرباران شد. ناصرالدین شاه نخستین صدراعظم خود امیرکبیر را به قتل رساند. . او به افتخار نیم قرن سلطنت بر ایران، خود را صاحب قران می نامید ناصرالدین شاه در سال ۱۲۷۵ خورشیدی و در آستانهٔ مراسم پنجاهمین سال پادشاهی اش به ضرب گلوله توسط میرزا رضا کرمانی که یکی از پیروان سید جمال الدین اسدآبادی بود، ترور شد اما آبجی مظفر، کتابی است که شرح حال و زندگینامه مظفرالدین شاه پسر چهارم ناصرالدین شاه می پردازد آبجی لقبی بوده که مردم تهران آن زمان به مظفرالدین شاه داده و حتی اشعاری نیز در این خصوص برایش سروده بودند او فرمان مشروطیت را امضا نمود و تنها ده روز پس از امضای قانون اساسی درگذشت. وی به خاطر همین اقدامات در تاریخ ایران به شاه مشروطه مشهور می باشد. ( مظفر تاج را دو نیم کرد نیمی برای مجلس ) . شاه بعدی محمدعلی شاه بود که به مخالفت با مشروطه پرداخت. وی مجلس شورای ملی را به توپ بست و بسیاری از آزادی خواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است در تبریز ستارخان ( سردار ملی، ستاره ها وقتی سر دار می روند ) و باقرخان ( سالار ملی، سالاری به قر و فر نیست ) بحمایت مشروطه برخاست و سرانجام مجاهدین از اطراف بقصد تصرف پایتخت حرکت کردند و سربازان محمد علیشاه از عهده جلوگیری آنها بر نیامدند و آنها وارد تهران شدند محمد علیشاه به سفارت روس پناه برد و از سلطنت خلع شد و سپس از ایران خارج گردید و احمد میرزا پسر ۱۲ ساله اش به سلطنت رسید. احمد شاه تا ۱۸ سالگی و رسیدن به سن قانونی نقشی در اداره کشور نداشت و عضد الملک بزرگ خاندان قاجار که از سوی شورائی متشکل از علما و برخی نمایندگان مجلس اول و سران مجاهدین به نیابت سلطنت برگزیده شده بود، زمام امور را عهده دار بود احمد شاه 17 سال پادشاه بود. در طول این مدت مانند پدربزرگ و جد خود سفرهای متعددی به اروپا انجام داد. در سالهای پادشاهی احمد شاه، ایران شاهد حوادث متعددی بود. اعدام شیخ فضل الله نوری ـ به توپ بستن بارگاه امام رضا ( ع ) توسط نظامیان روسیه ـ قیام مردم بوشهر علیه نظامیان انگلیس ـ قیام شیخ محمد خیابانی ـ قیام میرزا کوچک خان جنگلی - کودتای رضاخان پهلوی، اما سالهای جنگ اول جهانی بحرانی ترین سالهای حکومت احمد شاه بود. با آنکه احمد شاه در مجلس شورای ملی دولت ایران را بیطرف خواند، در سالهای جنگ، ایران به اشغال روسیه و انگلیس و عثمانی در آمد، سپس قرارداد 1919 به این اشغالگری رسمیت بخشید و سبب تجزیه ایران شد. در سالهای پایانی حکومت وی کودتای مشترک رضاخان و سیدضیاءالدین طباطبائی، به وقوع پیوست. و مقدمات سلب قدرت از احمد شاه و انقراض سلسله قاجار فراهم شد و این سلسله نهایتاً به موجب مصوبه ای که در آبان 1304 در مجلس شورای ملی به تصویب رسید، منقرض گردید. بدین ترتیب احمد شاه که دو سال قبل از این مصوبه و مقارن کودتای رضاخان در اروپا بسر می برد از سلطنت خلع گردید.
...
[مشاهده متن کامل]

( ۱ ) آغامحمدخان ( آغامحمدخان شاه! )
( ۲ ) فتحعلی شاه ( شکستعلی شاه )
( ۳ ) محمدشاه ( همنام و همخو شاه اول )
( ۴ ) ناصرالدین شاه ( آخرین پادشاهی مطلقه )
( ۵ ) مظفرالدین شاه ( شاه مشروطه )
( ۶ ) محمدعلی شاه ( توپ بستن مجلس )
( ۷ ) احمدشاه ( در ۱۲ سالگی به سلطنت رسید )

به او آغا می گفتند زیرا اغا محمد خان توسط عموزاده قجری خود اخته شد و سالها در دربار کریم خان زند مورد اکرام و احترام بود اما نمک نشناسی خود را در حق زندیه تمام و کمال نشان داد. وی به دلیل اخته شدن فارغ از هر گونه عاطفه بود و در واقع خواجه ای تندخو و عصبی مزاج بود.
خاقان شهید. [ ن ِ ش َ ] ( اِخ ) لقبی است که منشیان درباری قاجار بعدها به آقامحمدخان قاجار میدادند.
آقامحمد خان قاجار پسر ارشد محمدحسن خان اشاقه باش و مؤسس سلسله ی قاجاریه در ایران می باشد ، وی با شکست لطفعلی خان زند آخرین پادشاه زندیه توانست قدرت را به دست گیرد

بپرس