اقا جمال خوانساری

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] آقا جمال خوانساری. جمال الدّین محمد بن حسین بن جمال الدّین محمد خوانساری معروف به آقا جمال خوانساری (درگذشت ۱۱۲۵ق)، از شاگردان مجلسی اول و از علمای شیعه در قرن دوازدهم قمری. از وی آثاری در علوم مختلف از جمله فقه و کلام بر جای مانده است، اما کتاب کلثوم ننه در میان مردم مشهورتر است. آقا محمد اکمل اصفهانی و ملا رفیع مشهدی از شاگردان او بوده اند.
آقا جمال از فرزندان آقا حسین خوانساری است. تاریخ تولد وی در دست نیست اما با توجه به تصریح افندی به اقامت پدر وی، آقا حسین خوانساری در اصفهان، می توان از آن شهر به عنوان زادگاه وی سخن گفت. نصر آبادی و خوانساری از مهاجرت آقاحسین در آغاز جوانی و پیش از بلوغ به اصفهان سخن گفته اند. نام وی محمد و شهرت وی آقا جمال است. عبدالله مامقانی درگذشت او را در ۱۱۲۱ق ذکر می کند که درست به نظر نمی رسد. او را در آرامگاه پدرش، که به وسیله شاه سلیمان صفوی در تخت فولاد اصفهان ساخته شده بود، به خاک سپردند.
آقا جمال، در حوزه علمیه اصفهان نزد پدرش آقاحسین محقق خوانساری، داییاش محقق سبزواری نویسنده ذخیرة المعاد فی شرح الارشاد و محمد تقی مجلسی درس خواند و سپس در همان حوزه به تدریس علوم معقول و منقول پرداخت.

[ویکی اهل البیت] آقا جمال خوانساری. جمال المحققین (م 1122 ق) معروف به آقا جمال خوانساری، فرزند آقا حسین خوانساری است و مانند پدر جامع علوم معقول و منقول بوده است.
جمال الدین محمد بن آقا حسین معروف به «جمال المحققین» محدث، اصولی، حکیم، متکلم، از فقیهان امامیه و از دانشمندان پرآوازه ایران محسوب می شود. تاریخ تولد و محل ولادت او معلوم نیست، اما مسلم است که وی اصالتاً خوانساری بوده و در اصفهان پرورش یافته است.
این فقیه گرانمایه با دانشمندان بزرگی همچون علامه محمدباقر مجلسی و میرزای شیروانی معاصر بوده است. تاریخ نگاران از او به عنوان محققی حکیم، فقیهی نوآور و دانشمندی نامدار که دارای احاطه علمی کم نظیر و حسن سلیقه و ذوق سلیم و اندیشه های ناب بود، یاد کرده اند و او را در عصر خویش سبب خیرات و برکات بسیاری بر جهان تشیع دانسته اند و بر این باورند که حوزه علمیه اصفهان به وسیله او رونق گرفت و دانشوران کم نظیری در حوزه تعلیم او پرورش یافتند.
تسلط عالی او بر فقه، اصول و فلسفه و مهارت او در آفریدن آثاری زرین در ادبیات فارسی، زبانزد خاص و عام بود. سخنان شیرین، گفتار ملیح و رفتار صمیمانه وی هر تازه واردی را به خود جذب می کرد. راز این همه فضایل را باید در پشتکار و همت والای او در سیره علمی، معنوی و اخلاقی اش به سوی کمال، جستجو کرد.
در یکی از سال ها ملا محسن فیض کاشانی به قصد زیارت خانه خدا از کاشان حرکت نموده و در سر راه خود در اصفهان میهمان آقا حسین خوانساری (پدر آقا جمال) شد. آقا جمال که نوجوانی بیش نبود، نزد فیض کاشانی شتاف. فیض کاشانی مسئله ای را از آقا جمال پرسید، اما او نتوانست از عهده پاسخ برآید؛ زیرا تا آن هنگام چندان اهمیتی به کسب دانش نمی داد. فیض کاشانی دست بر دست زد و گفت: «حیف که درِ خانه آقا حسین بسته شد!» این سخن در آقا جمال تأثیر کرد و از همان لحظه کمر همت را بست و به کسب دانش پرداخت. سال بعد، ملا محسن به خانه آقا حسین آمد و با آقا جمال گفتگو کرد و احساس نمود که آقا جمال عوض شده و دارای فضیلت و دانش است. برای همین گفت: «این آقا جمال، غیر از آن آقا جمال است که ما پارسال او را دیدیم».
نوجوان خوانساری در اثر تلاش و همت عالی، به بلندترین قله های انسانیت و کمالات معنوی رسید. رسیدگی به اوضاع نیازمندان و فقیران، ساده زیستی و دوری از تجملات ظاهری از او چهره ای معنوی، دلسوز، شخصیتی درد آشنا و جامع نگر ساخته بود.
آقا جمال در رشد و بالندگی شخصیت خویش، از استادان فراوانی بهره برد. اینک به معرفی دو تن از استادان او که بیشترین تأثیر را در رشد علمی و معنوی وی داشتند، می پردازیم:
خاندان خوانساری مشهورترین و بافضیلت ترین دودمان خوانسار محسوب می شوند که در کتاب های تراجم، نام 16 تن از برگزیدگان آن خاندان دیده می شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس