ال ساسان

لغت نامه دهخدا

( آل ساسان ) آل ساسان. [ ل ِ ] ( اِخ ) ساسانیان. بنی ساسان. نام سلسله ای از پادشاهان ایران پس از اشکانیان منسوب به اسم جدّ مؤسس این پادشاهی ، اردشیر بابکان. اردشیر بابک یا بابکان از احفاد موبدی موسوم بساسان بوده و پدر او پاپک درمعبدی به استخر ریاست داشته. نهضتی که اردشیر پیشواو قائد آن گردید برای برچیدن اوضاع ملوک الطوایف و تجدید عظمت و شوکت و رسوم دین باستانی ایران یعنی رسانیدن مملکت بپایه بزرگواری و مجد دولت هخامنشی و هدم و برانداختن آثار غلبه اسکندر بود. گذشته از صعوبت و عسرتی که پیشرفت این منظور در داخله کشور داشت روم شرقی بمغرب و قبائل ترک بشمال و شرق دو عائق بزرگ بودند. اردشیر و اخلاف او بر جمله این موانع فائق آمدند و بتوحید و بسطت و تحکیم بنیاد ملک کامروا گشتند و از 226 تا 632 م. یعنی چهارصد سال و اندی سلطنت راندند. و عاقبت بر حسب ناموس طبیعت تاریخ ، رو بانحطاط نهاده و مغلوب عرب گشته منقرض شدند :
از آن چندان نعیم این جهانی
که ماند از آل ساسان وآل سامان
ثنای رودکی مانده ست و مدحت
نوای باربد مانده ست و دستان.
مجلّدی گرگانی.
اردشیر اول ( 226 )، شاپور اول ( 238 )، هرمز اول ( 271 )، بهرام اول ( 272 )، بهرام دوم ( 276 )، بهرام سوم ( 293 )، نرسی ( 294 )، هرمز دوم ( 303 )، شاپور دوم ( 310 )، اردشیر دوم ( 381 )، شاپور سوم ( 385 )، بهرام چهارم ملقب بکرمانشاه ( 389 )، یزدگرد اول ( 404 )،بهرام پنجم ( 420 )، یزدگرد دوم ( 440 )، هرمز سوم ( 456 )، فیروز ( 458 )، بلاش ( 484 )، قباد ( 488 )، خسرو انوشیروان ( 531 )، هرمز سوم ( 579 )، خسروپرویز ( 590 )، شیرویه ( 628 )، اردشیر دوم ( 629 )، شهریار ( 629 )، پوراندخت ( 629 )، آزرمیدخت ( 632 )، خسرو ( 632 )، فرخ زاد ( 632 )، یزدگرد سوم ( 632 )، و یزدگرد سوم در حمله عرب مغلوب و کشته شد و ساسانیان به سیگنانفو نزد امپراطور چین رفته و از او مدد خواستند واو بفیروز پسر یزدگرد سپاهی داد تا بایران بازگشت ودر جنگی که خود فیروز سردار بود مقتول گردید.

فرهنگ فارسی

( آل ساسان ) یا ساسانیان

پیشنهاد کاربران

بپرس