انارشی
/~AnArSi/
مترادف انارشی: ( آنارشی ) آشوب، بلوا، بی قانونی، بی نظمی، هرج ومرج، هردمبیل
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - هرج و مرج بی نظمی . ۲ - وضع کشوری که حکومت و قانون در آن حکمفرما نباشد .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. وضع جامعه ای که در آن دولت و قانون وجود نداشته باشد.
= آنارشی
واژه نامه بختیاریکا
دانشنامه آزاد فارسی
آنارشی. آنارشی (anarchy)
(از ریشۀ یونانی آنارخوس، به معنی بدون فرمانروا) در اصطلاح، اوضاع جامعه ای بدون حکومت و قانون اجباری و فراگیر که نوعی بی نظمی و هرج ومرج در آن حکمفرماست. آنارشی حالت اجتماعی مطلوب از نظر آنارشیست ها است.
(از ریشۀ یونانی آنارخوس، به معنی بدون فرمانروا) در اصطلاح، اوضاع جامعه ای بدون حکومت و قانون اجباری و فراگیر که نوعی بی نظمی و هرج ومرج در آن حکمفرماست. آنارشی حالت اجتماعی مطلوب از نظر آنارشیست ها است.
wikijoo: آنارشی
جدول کلمات
هرج و مرج, بی نظمی
پیشنهاد کاربران
بلبشو یا تخل پخل
آنارشی Anarechie : آشوب، بی نظمی و هرج و مرج، در زبان یونانی بمعنای ( بدون حکومت ) است.