انسانی

/~ensAni/

برابر پارسی: آدمی، مردمی

معنی انگلیسی:
human, humane, personal

لغت نامه دهخدا

انسانی. [ اِ ] ( ص نسبی ) منسوب به انسان ، قوه یا نفس انسانی. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) منسوب به انسان : عالم انسانی .

فرهنگستان زبان و ادب

{humane} [جامعه شناسی] ← انسان دوستانه

جدول کلمات

بشری

مترادف ها

human (صفت)
انسانی، وابسته بانسان، دارای خوی انسانی

man-made (صفت)
انسانی، ساخت بشر، مصنوع انسان

فارسی به عربی

انسان

پیشنهاد کاربران

بپرس