انندراج

دانشنامه آزاد فارسی

آنندراج. آنَنْدراج
رجوع شود به:فرهنگ

پیشنهاد کاربران

Annand Raj :
Raj با راج مخفف Raja با تلفظ راجا می باشد و به زبان هندوستانی به معنای فرمانروا ؛ پادشاه و شاهزاده. Maharaja با تلفظ مَهاراجا به معنای فرمانروای بزرگ ؛ پادشاه بزرگ و شاهزاده بزرگ.
راج معمولا به صورت نام پسرانه و خانوادگی هم استفاده می شود و شکل موئنث یا زنانه آن Rana با تلفظ رانا می باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

پسوند Annand با تلفظ آن نند یا آنّ اند به زبان فارسی بوده است و بصورت مخفف به شکل آنند. لذا نام یا لقب آنند راج در اصل و ریشه به معنای زیر بوده است: آنها ها راج یا راجا و یا فرمانروا می باشند. پسوند اند بصورت جمع یعنی هستند یا می باشند.

آنندراج به معنی محافظ هم لحاظ میشه. . .
آنَنْدراج ، فرهنگ فارسى ، گرد آوردة محمد پادشاه متخلص به «شاد» فرزند غلام محیى الدین ، منشى مهاراجه میرزا آنند گجپتى راج منه سلطان بهادر، حاکم ویجى نگر ( ویجیه نگر ) از ایالات دکن . این کتاب به اشارة ابن راجه و به نام او ( آنندراج ) تألیف شده است . کار تألیف کتاب ، در 1306ق /1888م به پایان رسید، و یک سال بعد، در 3 مجلد بزرگ به قطع رحلى به هزینة مهاراجه آنندراج در مطبع نولکشور لکهنو به طبع رسید.
...
[مشاهده متن کامل]

این کتاب در حقیقت جامع چند کتاب لغت بزرگ دیگر است و از لحاظ جامعیت و احتوا بر الفاظ فارسى ، عربى ، ترکى ، مغولى و هندی رایج در زبان فارسى آن روزگار، دارای اهمیت خاص است و در زمان خود جامع ترین و منظم ترین فرهنگ زبان فارسى به شمار مى رفته است . مؤلف در کار خود از گرد آورده ها، روشها و تجربه های فرهنگ نویسان پیشین استفادة شایسته کرده و با تنظیم لغات به ترتیب الفبایى معمول در فرهنگهای جدید، ثبت تلفظ درست بر اساس حرکات حروف ، ذکر صیغه یا صیغه های جمع در کلمات عربى ، جدا کردن معانى مختلف کلمات از یکدیگر، اشاره به معانى مجازی واستعاری ، نقل شواهد از شاعران متقدم و متأخر، آوردن مترادفات برای بسیاری از لغات ، درج مصطلحات عروض و بدیع و منطق و موسیقى و نجوم و ریاضیات ، اشاره به کلمات و تعبیرات متداول در محاورات و اشاره به منابع و مآخذ خود، یکى از بهترین و کامل ترین کتابهای لغت را تألیف و تدوین کرده است .
هر یک از واژه های فارسى ، عربى ، ترکى ، یونانى ، هندی ، رومى و سنسکریت را با علامات اختصاری مشخص کرده و همین روش را در تعیین مآخذ خود نیز به کار برده است .
منابع اصلى او در این تألیف ، چنانکه خود در مقدمه اشاره کرده اینهاست : منتهى الارب ، فرهنگ فرنگ ، کشف اللغات ، مؤید الفضلا، انجمن آرای ناصری ، برهان قاطع ، هفت قلزم ، غیاث اللغات ، بهار عجم ، منتخب اللغات ، مصطلحات وارسته ، مظهر العجایب ، الصراح من الصحاح ، شمس اللغات . مراد او از «فرهنگ فرنگ » به درستى معلوم نیست . شاید مقصود فرهنگ معروف «جانسون » ( عربى و فارسى به انگلیسى ، طبع لندن ، 1852م ) باشد.
فرهنگ اشتاین گاس 4 که برخى از نویسندگان در این مورد بدان اشاره کرده اند، چند سال بعد از تألیف آنندراج انتشار یافته است .
روش مؤلف در تعریف لغات کلاً نقل عین عبارات از منابع است ، و به گفتة او «غیر از اجتماع و ایراد لغات مؤلفه اکابر عظام و افاضل کرام امری دیگر متصور نیست » ( مقدمه ) .
در نقل شواهد بیشتر به بهار عجم و انجمن آرا توجه داشته ، مصطلحات علمى را غالباً از غیاث اللغات آورده ، در نقل ترکیبات و محاورات مأخذ او در بیشتر موارد بهار عجم و مصطلحات وارسته و مظهر العجایب بوده است ، ولى در اینگونه موارد گاهى از خود نیز در توضیح و تکمیل معانى مطالبى افزوده و از منابع دیگری چون تاج المصادر، فرهنگ وصاف ، فرهنگ نجوم القرآن ، نوادرالمصادر، جواهر الحروف ، غوامض سخن ، چراغ هدایت و از کتبى چون شرح بوستان ، تفسیر حسینى ، اکبرنامه و برخى تألیفات علمى و تاریخى دیگر نیز بهره برده است . مطالب مربوط به تاریخ اساطیری ایران را کلاً از برهان قاطع گرفته ، تمامى کلمات دساتیری مندرج در آن فرهنگ را به عنوان لغات «ژند و پاژند» در کتاب خود نقل کرده است .
در تعریف بسیاری از عناوین ، مندرجات چند فرهنگ را غالباً با ذکر نام آنها در پى هم مى آورد و گاهى با نظری انتقادی و اصلاحى به ذکر اختلافات آنها مى پردازد. فرهنگ جهانگیری را در مقدمه در شمار منابع خود ذکر کرده ، ولى علامت اختصاری برای آن ندارد، و در متن کتاب نیز موارد رجوع او به این فرهنگ معتبر بسیار معدود و اندک است . از دو فرهنگ معروف و مهم دیگر، یعنى سروری و رشیدی و همچنین از فرهنگهای قدیمى تر چون لغت فرس اسدی ، صحاح الفرس ، فرهنگ قواس ، شرفنامه نیز نامى نمى برد و مطلبى نقل نمى کند.
این کتاب ، چنانکه گفته شد، نخست در لکهنو به طبع رسید و بار دیگر در 1335ش به کوشش محمد دبیرسیاقى در هفت مجلد در تهران طبع و نشر و در 1363ش تجدید چاپ شد.
مآخذ: داعى الاسلام ، محمدعلى ، فرهنگ نظام ، حیدرآباد دکن ، 1358 - 1348ق ، 5/49 - 50؛ محمد پادشاه ، آنندراج ؛ نقوی ، شهریار، فرهنگ نویسى فارسى در هند و پاکستان ، تهران ، 1341ش ، ص 237 - 240. فتح الله مجتبائى ( ز ) تایپ مجدد - 12/3/77 ( ز ) ن 1 - 21/3/77

بپرس