اژندیدن

لغت نامه دهخدا

( آژندیدن ) آژندیدن. [ ژَ دی دَ ] ( مص ) آژندن. ملات و گل میان دو خشت یا آجر و سنگ گستردن دوسانیدن آن دو را.
اژندیدن. [ اَ ژَ دی دَ ] ( مص ) گل و ملاط میان دو خشت و جز آن گستردن ، پیوستن آن دو را. آژندیدن.

فرهنگ فارسی

آژندن: پرکردن درزهای سنگ یا آجرباگل یاملاط، کشیدن گل روی سنگ یا آجرهنگام ساختن دیوار
گل و ملاط میان دو خشت و جز آن گستردن

فرهنگ معین

( آژندیدن ) (ژَ دَ ) (مص م . ) نک آژندن .

فرهنگ عمید

( آژندیدن ) پر کردن درزهای سنگ یا آجر با گل یا ملاط، کشیدن گل روی سنگ یا آجر هنگام ساختن دیوار.

پیشنهاد کاربران

بپرس