ایهاب

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ایهاب. ( ع مص ) آماده نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || دست دادن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || همیشه بودن چیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). یقال : اوهب له الشی ٔ. ( منتهی الارب ).

پیشنهاد کاربران

اسم پسر یا دختر ک به مرضیه و علی بیاد ایهاب دوست دارم به اسم علی میاد
ایهاب کلمه ای مشتق شده از ( مواهب ) ( موهبت ) بمعنای با استعداد، شگفت.
اسم مشتق شده از اسم ذات خدا ( وهاب ) یعنی هدیه ای از یک بخشنده. یا هدیه ی خدادادی. البته معانی دیگه ایی هم داره موهوب یعنی ذاتا با استعداد. یه معنی دیگه هم از هیبت میاد یعنی با ابهت.

بپرس