ابن بهلول

لغت نامه دهخدا

ابن بهلول. [ اِ ن ُ ب ُ ]( اِخ ) حسن بن بهلول. رساله جغرافی سرافیون را ترجمه کرده و ابن ابی اصیبعه گوید مترجم کُنّاش هم اوست.

فرهنگ فارسی

رساله جغرافی سرافیون را ترجمه کرده

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن بهلول، قاضی حنفی ، ادیب ، لغوی ، نحوی و شاعر بود.
اِبْن ِ بُهْلول ، ابوجعفر احمد بن اسحاق تنوخی انباری (۲۳۱- ۳۱۸ق /۸۴۶ -۹۳۰م )، قاضی حنفی ، ادیب ، لغوی ، نحوی و شاعر.وی در انبار ( عراق ) زاده شد. پدرش از حافظان بزرگ بود که ابن عیینه و طبقه اش را دریافته بود و برادرش بهلول نیز محدثی معتبر بود که از سعید ابن منصور و طبقه اش روایت می کرد.
← مشایخ
(۱) عبدالقادر ابن ابی الوفاء، الجواهر المضیئة، حیدرآباد دکن ، ۱۳۳۲ق . (۲) عبدالرحمان ابن جوزی ، المنتظم ، حیدرآباد دکن ، ۱۳۵۷ق . (۳) عبدالحی ابن عماد، شذرات الذهب ، قاهره ، ۱۳۵۰ق . (۴) ابن کثیر، البدایة. (۵) حاجی خلیفه ، کشف الظنون ، استانبول ، ۱۹۴۱م . (۶) احمد خطیب بغدادی ، تاریخ بغداد، قاهره ، ۱۳۴۹ق /۱۹۳۰م . (۷) محمد ذهبی ، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و اکرم بوشی ، بیروت ، ۱۴۰۴ق /۱۹۸۴م . (۸) جلال الدین سیوطی ، بغیة الوعاة، به کوشش محمد امین خانجی و احمد بن امین شنقیطی ، قاهره ، ۱۳۲۶ق . (۹) محمد وکیع ، اخبار القضاة، قاهره ، ۱۳۶۶ق /۱۹۴۷م . (۱۰) محمد همدانی ، تکملة تاریخ الطبری ، به کوشش آلبرت ، یوسف کنعان ، بیروت ، ۱۹۶۱م . (۱۱) یاقوت حموی ، معجم الادبا.

پیشنهاد کاربران

بپرس