ابن جنید

لغت نامه دهخدا

ابن جنید. [ اِ ن ُ ج ُ ن َ ] ( اِخ ) نام یکی از زُهّاد. و از کتب اوست : کتاب المحبه.کتاب الخوف. کتاب الورع. کتاب الرهبان. ( ابن الندیم ).

ابن جنید. [ اِ ن ُ ج ُ ن َ ] ( اِخ ) ابوعلی محمدبن احمدبن جنید اسکافی. فقیهی شیعی ، استاد مفید علیه الرحمه. بسیاری از فقهای معاصر از او روایت دارند و او به عراق عرب و ظاهراً در بغداد میزیسته و با معزالدوله دیلمی مکاتبات داشته و در فهرست کتب او جوابهای معزالدوله و هم پاسخهای مسائل سبکتکین دیده میشود. و او راست : کتاب الالفة. کتاب التراقی الی علی المراقی. کتاب نثر طوبی. کتاب ازالة الران عن قلوب الاخوان. کتاب احمدی. و ابن الندیم در کتاب الفهرست خویش که به سال 377 هَ.ق. باتمام رسیده ابن جنید را قریب العهد خویش میخواند و نام دوازده کتاب از مصنفات او را می برد.

فرهنگ فارسی

فقیهی شیعی استاد مفید علیه الرحمه

پیشنهاد کاربران

بپرس