ابن حجر

لغت نامه دهخدا

ابن حجر. [ اِ ن ُ ح َ ج َ ] ( اِخ ) شهاب الدین ابوالعباس احمدبن محمدبن علی بن حجر هیثمی سعدی ( 909 -974 هَ.ق. ). در جامع ازهر قاهره فقه و اصول آموخت و قبل از بیست سالگی اجازه فتوی و تدریس گرفت. سه مرتبه بزیارت خانه رفت و آخرین بار در 940 در آنجا متوطن گشت ، از اینرو وی را ابن حجر مکی نیز گویند. کتب بسیاری دارد ازجمله : الصواعق المحرقة فی الرد علی اهل البدع و الزندقة و این کتاب چون در رد شیعه نگاشته شده در ایران معروف است. و دیگر الزواجر عن اقتراف الکبائر. و الفتاوی الکبری الفقهیه و جز آن.

ابن حجر. [ اِ ن ُ ح َ ج َ ] ( اِخ ) ابوالفضل شهاب الدین احمدبن علی عسقلانی ( 773-852 هَ.ق. ). محدث و فقیه و مورخ مصری شافعی. پدرش از علما و دانشمندان عهد خود بود. ابن حجر در سال 827 منصب قاضی القضاتی یافت ، با این صفت پیوسته بتدریس و وعظ اشتغال داشت. بیش از یکصد و پنجاه تألیف داشته و از آن جمله است : الاصابة فی تمییز الصحابه. فتح الباری فی شرح البخاری.

فرهنگ فارسی

محدث و فقیه و مورخ مصری شافعی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن حجر (ابهام زدایی). ابن حجر ممکن است اسم برای موارد ذیل باشد:• ابن حجر عسقلانی، یکی از علمای بزرگ حدیث و فقه شافعی، موّرخ و شاعر• ابن حجر هیتمی، فقیه ، عالم و مؤلف پرکار شافعی
...

پیشنهاد کاربران

بپرس