ابن سریج

لغت نامه دهخدا

ابن سریج. [ اِ ن ُ س ُ رَ ] ( اِخ ) ابوالعباس احمدبن عمربن سریج شیرازی ، ملقب به بازاشهب. از علمای شافعی و فقها و متکلمین آن مذهب. متوفی به بغداد305 هَ.ق. میان او و محمدبن داود در حضور ابوالحسن علی بن عیسی مناظراتی رفته است. او را بر همه اصحاب شافعی حتی مزنی ترجیح می داده اند. ابن سریج در شیراز منصب قضا داشت. او را بیش از چهارصد تألیف بوده است و از جمله کتاب الرد علی عیسی بن ابان. کتاب التقریب بین المزنی و الشافعی. کتاب جواب القاشانی. کتاب مختصر فی الفقه و کتابی مبسوط در علم فرائض.

ابن سریج. [ اِ ن ُ س ُ رَ ] ( اِخ ) ابویحیی عبیداﷲ. مغنی معروف. مولد او به زمان عمربن الخطاب در مکه بوده و نواختن عود از دیوارگران ایرانی که بساختن کعبه آمده بودند فراگرفت و بنا بروایتی او نخستین کس است در عرب که این هنرآموخته است. ابن سریج نواهائی برای غزلهای عمربن ابی ربیعه و نیز در مراثی الحانی بساخت و بزمان خود شهرتی عظیم یافت لکن بزودی الحان و نواهای ساخته او فراموش شد چنانکه جحظه مغنی معروف بزمان خویش چیزی از آن نمیدانست. وفات ابن سریج در خلافت هشام بوده است.

فرهنگ فارسی

مولد او به زمان عمربن الخطاب بوده و وی اولین کسی در عرب است که ناوختن عود را از ایرانیان آموخت

دانشنامه آزاد فارسی

ابن سُرَیج (مکه ح ۱۳ـ ح ۱۰۸ق)
خواننده، نوازنده، و آهنگ ساز ایرانی تبار. پدرش ترک بود و ابن سریج نخستین کسی بود که بربط زدن را از ایرانیان آموخت و بربط (عود) او از جنس بربط (عود)های ساخت ایرانی، مشهور به «عودالفارسی» بود. در جریان مرمّت خانۀ کعبه با موسیقی ایرانی آشنا شد. تا ۴۰سالگی گمنام زیست و با دو نوحه به شهرت رسید؛ یکی نوحۀ کشتار مدنیان به دست مسلم بن عقبه و دیگر نوحۀ شهدای کربلا که به درخواست سکینه بنت الحسین (ع) سرود. او در حین خواندن، نوعی چوبدستی میزانه را برای حفظ وزن و ضرب بر زمین می کوبید. ابراهیم موصلی صدای او را زنانه توصیف کرده است. ابن سریج آوازهای عربی را با آهنگ های ایرانی اجرا می کرد و در خوانندگی با اشعار عمر بن ربیعه، شاعر عرب، مشهور شد.

پیشنهاد کاربران

بپرس