ابن ندیم ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابن ندیم، ابوالفرج محمد بن ابی یعقوب اسحاق بن محمدبن اسحاق، کتاب شناس، فهرست نگار و محقق بغدادی سدۀ ۴ق/۱۰م و نویسندۀ اثر معروف الفهرست .
به سبب بی توجهی نویسندگان و تذکره نویسان سده های بعدی نسبت به ابن ندیم، دربارۀ احوال و فعالیتهای علمی او آگاهی اندکی در دست است. حتی خطیب بغدادی که تراجم بسیاری از رجال بغداد را در کتاب معروف خود، تاریخ بغداد ، آورده، در مورد او سکوت اختیار کرده است.احتمالا این سکوت از اختلاف نظر خطیب با ابن ندیم در مسائل اعتقادی و مذهبی ناشی می گردد.قدیم ترین منبع دربارۀ احوال ابن ندیم گزارش موجز ابن شهر آشوب در معالم العلماء است. پس از وی یاقوت حموی در شرحی حالی مختصر و برگرفته از الفهرست، به ستایش از ابن ندیم و این اثر او دانش مؤلف را در کتاب شناسی و علوم مختلف نشان می دهد، پرداخته است. ابن نجار تقریبا در همان دوره در احوال ابن ندیم در ذیل تاریخ بغداد مطالبی نگاشته بوده که ابن حجر عسقلانی بخشی از آن را نقل کرده است. قفطی با ذکر نام او، تبحرش را در کتاب شناسی می ستاید. پس از این دوره، ذهبی در تاریخ الاسلام شرح حال مختصری دربارۀ وی آورده و صفدی هم تنها دربارۀ تاریخ درگذشت ابن ندیم مطالبی افزون بر منابع یاد شده ارائه کرده است.در میان منابع متأخرتر، علاوه بر حواشی منسوب به مقریزی در هامش نسخۀ خطی الفهرست موجود در کتابخانۀچستربیتی، باید از لسان المیزان ابن حجر یاد کرد که شامل شرح حال نسبتا مفصل تری از ابن ندیم بر مبنای گفته های ابن نجار، ذهبی و بررسی انتقادی الفهرست است.انتقاد تند از شخصیت ابن ندیم ویژگی کار ابن حجر محسوب می شود. بررسی این مآخذ نشان می دهد که اطلاعات آنها دربارۀ ابن ندیم، بیشتر برگرفته از الفهرست و گاه مشتمل بر برخی اطلاعات نادرست و مغرضانه است.به هر روی با توجه به فقدان منابع، باید برای تشریح زندگی و فعالیتهای علمی ابن ندیم، از اثر او کمک گرفت و در استنتاج جانب احتیاط را نگاه داشت. دربارۀ خاستگاه ابن ندیم نمی توان به قطع سخن گفت، اما باتوجه به اینکه وی در نسبت یا وابستگی خود به قبیله ای از قبایل عرب در الفهرست مطلبی نیاورده، می توان گفت که احتمالا عرب نبوده است. همچنین شواهدی چون نپرداختن ابن ندیم به ادیان ایرانی در بخش مربوط به مذاهب و ادیان الفهرست و نیز مطالبی که در صفحات ۲۳۹-۲۴۰ آن آورده است، می تواند احتمال ایرانی نبودن وی را تقویت کند. از سوی دیگر، علاقۀ ابن ندیم به علوم اوائل و دوستی وی با عالمان مسیحی بغداد و شناخت در خور ستایش او از وضعیتبین النهرین پیش از اسلام، شاید بتواند شاهدی برای انتساب او به اقوامی باشد که قبل از ظهور اسلام در بین النهرین ساکن بودند، چنانکه نام پدر و نیایش ـ اسحاق ـ و کنیه های خود او و پدرش ـ ابوالفرج و ابویعقوب ـ به این احتمال قوت می بخشد.گرچه در سرآغاز نسخۀ چستربیتی به جای «ابن الندیم» از وی با عنوان «الندیم» نام برده شده است، اما باتوجه به اینکه در خود الفهرست همواره از وی با عنوان «محمد بن اسحاق الندیم» یاد می شود و همچنین منابع رجالی و تاریخی غالبا نام او را به همین صورت یا به صورت «ابن الندیم» ضبط کرده اند، می توان گفت که که «ندیم» لقب پدر او بوده است، اما وجه تسمیه دانسته نیست. از موطن ابن ندیم نیز اطلاعی در دست نیست، تنها می دانیم که در بغداد می زیسته و مدتی در موصل اقامت داشته است.
تاریخ ولادت ابن ندیم
در مورد تاریخ تولد ابن ندیم گزارشی که خود او در الفهرست دربارۀ ملاقاتش با فقیه خارجی، ابوبکر بردعی در ۳۴۰ ق به دست داده، تا حدودی راهگشاست. با توجه به اطلاعاتی که ابن ندیم از آثار و عقاید بردعی در این دیدار گردآوری کرده، می توان دریافت که وی در زمان ملاقات، از بلوغ علمی برخوردار بوده است. دیدار ابن ندیم از کتابخانۀ علی بن احمد عمرانی نیز در این باره قابل تأمل است. در مورد شغل ابن ندیم، گرچه یاقوت احتمال داده که او وراق بوده است و برخی منابع دیگر ظاهرا او را به عنوان وراق می شناخته اند، اما در خود کتاب الفهرست در این باره ناهمگونی به چشم می خورد: در بسیاری از موارد می توان «وراق» را مربوط به پدر و در برخی از موارد مربوط به خود ابن ندیم دانست. به هر روی دلیل استواری بر وراق بودن ابن ندیم در دست نیست، هر چند برخی از خاورشناسان، چون داج و کرمر احتمال داده اند که پدر و فرزند هر دو وراق بوده باشند. با اینهمه ابن ندیم با فن وراقی آشنا بوده است، چنانکه بخشی از کتاب الاوصاف و التشبیهات وی به کتابت و ادوات آن اختصاص داشته است. ظاهرا اطلاعات او را در این زمینه باید مأخوذ از پدرش دانست.
تحصیلات و استادان ابن ندیم
در مورد تحصیلات و استادان ابن ندیم نیز اطلاعات اندکی در دست است، زیرا بعید نیست مشایخی که ابن ندیم سخنانشان را بدون واسطه در الفهرست نقل کرده، درواقع استاد وی نباشند و وی، تنها برای تکمیل کتاب خود از گفته های آنان بهره برده باشد. در میان این مشایخ می توان از سری بن احمد کندی ، ابوعلی بن سوار کاتب ، ابوالحسن علی بن هارون بن علی بن هارون بن علی بن یحیی از آل منجم، ابوالفتح ابن نحوی ، ابودلف ینبوعی ، ابوالخیر ابن خمار و مهم تر از همه ابوسعید سیرافی ، ابوسلیمان منطقی سجستانی ، ا بوالفرج اصفهانی ، ابوعبیدالله مرزبانی و احتمالا یحیی بن عدی نام برد. ابن حجر نیز در میان مشایخ وی اسماعیل صفار، از محدثان مشهور بغداد را نام برده که مأخذ آن دانسته نیست.
آشنایی ابن ندیم با علوم مختلف
...

پیشنهاد کاربران

بپرس