ابوسلمه خلال

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوسلمه حفص بن سلیمان، مشهور به ابوسلمه خلال، از موالی بنی مسلیة، و برخی او را از موالی همدان برخی او را از موالی سبیع و برخی وی را از موالی بنی حارث بن کعب می دانند.
یکی از برجسته ترین ماجراهای تاریخ اسلام چگونگی فروپاشی امویان و به قدرت رسیدن عباسیان است. پیدایش هر حادثه ای مرهون عمل کرد افرادی ویژه و خاص می باشد. از این رو این پژوهش، به معرفی یکی از بزرگ ترین داعیان عباسی، به نام حفص بن سلیمان، مشهور به ابوسلمه خلال، که در فرایند جابجایی قدرت از امویان به عباسیان نقش به سزایی داشت، می پردازد.
هویت
برخی او را این گونه معرفی کرده و توضیح داده اند: «ابو سلمة حفص بن سلیمان الخلال الهمدانی مولی السبیع»... همدان به فتح «هاء» وسکون «میم» وفتح «دال» قبیله ای بزرگ در یمن است. و سبیع خاندانی از قبیله بزرگ همدان است. و با توجه به برخی قراین، قول متن درست تر به نظر می رسد. نخست آنکه در (اخبار الدولة) آمده است که ماهان، پدر بکیر، از موالی بنی مسلیه به شمار می رفت. و پس از او بنی مسلیه، بکیر را نیز که پیش از ابوسلمه عهده دار امور داعیان بود، از موالی خود محسوب می داشتند و ابوسلمه داماد همین بکیر بود. دیگر این که محمد بن علی بن عبدالله بن عباس، در وصیت خود به ابراهیم امام، ابوسلمه را از بنی مسلیه خوانده است و همین بنو مسلیه بودند که گفته اند امر دعوت، نخست در میان ایشان پا گرفت و هم ایشان در گسترش دعوت عباسی نقش عمده داشتند. اولین وزیر (معنایی وزیر در این جا به معنای اصطلاحی آن که بعدها در حکومت عباسی مورد استفاده قرار گرفت، نمی باشد، بلکه از لقب وی «وزیر آل محمد» اقتباس شده است و ایرانی ها این کلمه را در مورد وی به کار برده اند.) خلافت عباسی بود که به وزیر آل محمد لقب گرفت و نقش به سزایی در براندازی خلافت اموی داشت.
سبب شهرت به خلال
اول: آن که چون خانه اش نزدیک محله سرکه فروشان بود، و ابوسلمه همواره با ایشان نشست و برخاست می کرد.دوم: آن که وی فروشگاه هایی داشت که در آن سرکه می ساختند.سوم: آن که خلال منسوب به: «خله خلال»، یعنی: نیام شمشیر است. و البته برخی هم گفته اندکه وی به صرافی مشغول بوده است.
اخلاق ابوسلمه
...

[ویکی اهل البیت] یکی از کسانی که در به قدرت رسیدن عباسیان در عراق بسیار مؤثر بود، حفص بن سلیمان معروف به «ابوسلمه خلال» بود. ابوسلمه، نوعی گرایش شیعی داشت. او در ابتدا تصمیم داشت خلافت را به اولاد امام علی علیه السلام برگرداند.
اما بین اولاد عباس و فرزندان امام علی علیه السلام مردد بود. به همین دلیل دو نامه نوشت: یکی به عبدالله بن حسن بن حسن علیه السلام و یکی به امام صادق علیه السلام تا با آن ها بیعت کند.
امام صادق علیه السلام، با درایت خویش می دانست که ابوسلمه شیعه علوی استواری نیست، اما عبدالله بن حسن، بدون دقت نظر پیام وی را پذیرفت و همین امر باعث بدبینی عباسیان و کشته شدن عبدالله و فرزندانش شد. امام صادق علیه السلام در حضور پیک، نامه ابوسلمه را سوزند و به وی گفت: «ابوسلمه، شیعه کسی دیگر است».
پیش بینی امام صادق علیه السلام به واقعیت پیوست؛ زیرا هنوز پیک ابوسلمه به کوفه نرسیده بود که ابوسلمه با ابوعباس بیعت کرد و نیروهای خود را در اختیار وی گذاشت. همین تزلزل ابوسلمه باعث شد ابوعباس به او شد و با نظر ابومسلم خراسانی او را به قتل رساند.
محمد رستم آبادی، سیری در تاریخ زندگی امام صادق علیه السلام؛ حجت ششم، روزنامه همشهری، 25 آبان 1385.

پیشنهاد کاربران

بپرس