ابو فالج

لغت نامه دهخدا

ابوفالج. [ اَ ل ِ ] ( اِخ )انماری حمصی. درک زمان رسول صلوات اﷲ علیه کرده و درک صحبت نکرده است و با معاذبن جبل صحبت داشته است.

فرهنگ فارسی

درک زمان رسول اکرم را کرده است

پیشنهاد کاربران

بپرس