ابوسفیان

/~abusofyAn/
نامه دهخدا'>

لغت نامه دهخدا

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) بنا بر افسانه متداول عوام به زمان جاهلیت به شهر الباره در جبل الزاویه واقع به شمال ابامه و مغرب معرّةالنعمان شام ، ملکی موسوم به ابوسفیان از قوم یهود بود. و به زمان او عبدالرحمن بن ابی بکربن ابی قحافه چندی در این شهر میزیست و با لهیعه دختر ابوسفیان عشق می ورزید. آنگاه که عبدالرحمن بدعوت پدر اسلام آورد لهیعه نیز به متابعت او دین مسلمانی گرفت و هر دو از الباره بگریختند و چون ابوسفیان از فرار آن دوآگاه گشت با لشکری به تعاقب ایشان شتافت و جنگ میان آنان درپیوست و عمر بدین معنی از غیب ملهم گشت و باخالد بیاری عبدالرحمن شد و عمر عبدالرحمن را بکشت وخطه حکمرانی او در حیطه تصرف مسلمانان درآمد. و چنانکه گفتیم این حکایت افسانه ای بیش نیست و بر هیچ اصلی تاریخی متکی نمی باشد. و امروز در شمال این شهر قلعه ای به نام قلعه ابی سفیان هست و خرابه ها و آثار باستانی که از عظمت قدیم شهر حکایت می کند باقی است.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) تابعی است. او ازعلی علیه السلام و از او عمران بن سلیمان روایت کند.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) والد عبداﷲبن ابی سفیان. بعضی او را صحابی گفته اند.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) او راست : کتاب المعرفة و التاریخ. ( ابن الندیم ).

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) ابن جابربن عتیک انصاری. او از پدرخویش و از او ابن یزید روایت کند.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) ابن جبیر. محدّث است.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) ابن حارث بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف. صحابی است. او پسر عم رسول و برادر رضاعی آن حضرت بود صلوات اﷲ و سلامه علیه از حلیمه و پیش ازبعثت از اصدقاء پیغامبر صلی اﷲ علیه و آله بود و پس از آن در جرگه دشمنان آن حضرت درآمد و به روز فتح مکّه ایمان آورد و به سال پانزدهم یا بیستم از هجرت درگذشت و در آن وقت که مشرک بود هجای رسول ( ص ) میگفت و حسّان او را به شعر پاسخ کرد و بعضی گفته اند که کنیت او نام او است و برخی نام او را مغیره گفته اند.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) ابن حارث بن قیس بن زید انصاری. صحابی است و روز احد یا خیبر به شهادت رسید.

ابوسفیان. [ اَس ُف ْ ] ( اِخ ) ابن حرب. رجوع به ابوسفیان صخر شود.

ابوسفیان. [ اَ س ُف ْ ] ( اِخ ) ابن حویطب بن عبدالعزّی قرشی عامری. صحابی است. بروز فتح مسلمانی آورد و به جنگ جمل کشته شد.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

محدث است

دانشنامه اسلامی

[ویکی شیعه] صَخر بن حَرب بن اُمَی‍ـَّة بن عبدالشمس بن عبدمَناف، معروف به اَبوسُفیان، از چهره های مشهور عرب همزمان با ظهور اسلام.
وی در آغاز دعوت پیامبر(ص)، جزء سرسخت ترین دشمنان ایشان بود و در جنگ های بدر، احد و خندق، علیه مسلمانان حضوری فعال داشت. ابوسفیان در سال ۸ هجری اسلام آورد و از سوی پیامبر(ص) به عنوان والی نجران انتخاب شد. او با خلفای اول و دوم با مماشات رفتار می کرد و از خلافت عثمان حمایت نمود. پسر او معاویه نقش سیاسی مهمی در سده اول قمری ایفا کرد و سلسله خلافت اموی را بنیاد نهاد.
صَخر بن حَرب بن اُمَی‍ـَّة بن عبدالشمس بن عبدمَناف، معروف به اَبوسُفیان که گاهی او را به کنیه ابوحنظله نیز خوانده اند. وی در جد سوم خویش (عبدمناف) با پیامبر (ص) پیوند دارد. تاریخ دقیق تولد او روشن نیست، به روایتی ۱۰ سال پیش از عام الفیل (۵۶۰م) متولد شد.

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از دائرة المعارف قرآن کریم است
صخر بن حرب بن امیة بن عبد شمس، از سران مشرک مکه.
سال ولادت او متفاوت ذکر شده است. برخی آن را ده سال پیش از عام الفیل یعنی حدود 560 میلادی دانسته اند. پدرش حرب ندیمِ عبدالمطلب و از بزرگان مکه بود؛ از این رو پس از مرگ او زنان قریش گویا مدت ها در سوگواری ها با نوحه «واحربا» از او یاد می کردند. ابوسفیان خود از اشراف حاکمان و از جراران مکه(کسانی که بر بیش از هزار تن فرماندهی دارند) و ندیم عباس بن عبدالمطلب بود و پس از پدر رهبری قریش را در جنگ ها و کاروان های تجاری بر عهده گرفت.
وی یکی از معدود باسوادان قریش و از بازرگانان بود که روغن و پشم می فروخت. گاه با دارایی های خویش و دیگران، بازرگانان را تجهیز کرده به سرزمین های عجم می فرستاد و گاهی خود نیز با آنان همراه می شد. رأی او نافذ و پرچم مخصوص سران معروف به «عُقاب» در اختیارش بود.
فردی خویشاونددوست بود و شاید آن چه از او در حمایت از حضرت فاطمه علیهاالسلام در مقابل ابوجهل نقل کرده اند به دلیل همین ویژگی باشد. او را از زنادقه قریش نام برده اند.
تاریخ از بی بندوباری او سخن ها دارد. ماجرای هم خوابگی او با سمیه (زن بدکاره معروف) و تولد زیاد بن ابیه، بحث های بسیاری را در تاریخ برانگیخته است. به هر حال جزئیات زندگی او پیش از اسلام روشن نیست و پس از آن نیز به جهات سیاسی و اقتدار امویان، آن چه در مسلمانی و تنزیه او نقل شده محل نقد است.
پس از برانگیخته شدن پیامبر صلی الله علیه و آله، ابوسفیان با دیگر سران مکه از سَر حسادت و رقابت دیرینه قومی ـ قبیله ای، به دشمنی با حضرت برخاست؛ چون با حضور پیامبر دیگر جایگاهی برای او نمی ماند و در قدرت اجتماعی او ضعف و سقوط راه می یافت.
ابوسفیان خود نیز به این مسأله اذعان کرده در پاسخ پرسش پیامبر صلی الله علیه و آله که چرا با این که می دانی من رسول خدایم با من می جنگی، گفت: می دانم تو راست می گویی؛ اما تو جایگاه مرا در قریش می دانی و چیزی آورده ای که با آن، دیگر بزرگی و شرفی برای من نمی ماند؛ پس با تو از سر حمیت و کراهت می جنگیم.

[ویکی حج] ابوسفیان سرسلسله امویان سفیانی و از سرسخت ترین دشمنان پیامبر(ص) در مکه
کنیه و نام و نسب او ابوسفیان / ابوحنظله صخر بن حرب بن امیة بن عبد شمس اموی است. مادرش صَفیه دختر حَزَن هلالیه، عمه میمونه همسر پیامبر(ص) بوده است. بنا بر سخن مشهور ۱۰ سال پیش از عام الفیل در مکه زاده شد. بر این اساس، تولد او را باید در حدود سال ۵۶۰م. دانست.
ابوسفیان در روزگار جاهلیت از صاحب رأی ترین اشراف و بازرگانان قریش بوده است. او با دیگر مردان قریش به سفرهای تجاری می رفت. با عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر(ص) نیز دوستی و آمد و شد داشت. به گفته ابن عباس، هنگامی که آن دو برای بازرگانی به یمن رفته بودند، خبر بعثت پیامبر(ص) با نامه حنظله پسر ابوسفیان به آنان رسید. در روایتی از هیثم بن عدی نقل شده که ابوسفیان با گروهی از قریش و ثقیف به قصد بازرگانی به عراق در قلمرو ساسانیان رفته است. او بازرگانان را با سرمایه خود تجهیز می کرد و اموال قریش را به سرزمین های غیر عربی می برد.

[ویکی فقه] ابوسفیان (ابهام زدایی). ابوسفیان ممکن است اسم یا کنیه برای اشخاص ذیل باشد: • ابو سفیان صخر، ابوسفیان صخر بن حرب بن امیة بن عبد شمس، از سران مشرک مکّه• ابوسفیان مغیره، اَبوسُفْیان، مغیرة بن حارث بن عبدالمطلب، از شعرای صدر اسلام، پسر عموی و صحابی پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)
...

[ویکی فقه] ابوسفیان (قرآن). ابوسفیان، صخر بن حرب، بزرگ بنی امیه و از سران مشرک مکه است.
منابع زمان ولادت او را متفاوت ذکر کرده اند. برخی آن را ده سال پیش از عام الفیل، یعنی حدود ۵۶۰ میلادی دانسته اند.
← نسب
مفسران، در ذیل آیات بسیاری از ابوسفیان نام برده اند که بیشتر آن ها در نفی و زشت شماری ابوسفیان و حاکی از واقعیت زندگی او است؛ اما اندکی از آن ها، به گونه ای در تایید و نیکونمایی او آمده که با توجه به اقتدار امویان و کوشش آنان در تنزیه وی، تردید در آنها امری پذیرفتنی است.
← پیشوای کفر
برخی از مفسران در ذیل ۳ آیه، به گونه ای از ابوسفیان به نیکی یاد کرده اند که با توجه به آن چه گذشت، پذیرفتنی نمی نماید:
← دوستی با پیامبر
...

پیشنهاد کاربران

بپرس