ابوسفیان در شان نزول

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ابوسفیان در شأن نزول. مفسّران ، در ذیل آیات بسیاری از ابوسفیان نام برده اند که بیش تر آن ها در نفی و زشت شماری ابوسفیان و حاکی از واقعیّت زندگی او است؛ امّا اندکی از آن ها، به گونه ای در تأیید و نیکونمایی او آمده که با توجّه به اقتدار امویان و کوشش آنان در تنزیه وی، تردید در آن هاامری پذیرفتنی است که این آیات در زیر ذکر میشود.
۱. ابن عبّاس از ابوبکر نقل کرده که مقصود از آیات ۸ و۹ لیل (وَ أمّا مَن بَخِلَ وَ استَغنی • وَ کَذّبَ بِالحُسنی = امّا آن کس که بخل و بی نیازی ورزید، و آن بهترین را تکذیب کرد) ابوسفیان بن حرب است. «اشقی» در آیه پانزدهم همین سوره را نیز او دانسته اند. ۲. «أرَءَیتَ الّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ • فَذ لِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمَ = آیا آن کس که روز جزا را دروغ می شمرَد، دیدی؟ او همان کسی است که یتیم را (به اهانت) می رانَد.» گفته شده است که ابوسفیان، هر هفته دو شتر نحر می کرد. یتیمی نزدش آمد و از او چیزی خواست. وی او را با عصایش راند و این آیات درباره اش نازل شد.

[ویکی فقه] مفسّران ، در ذیل آیات بسیاری از ابوسفیان نام برده اند که بیش تر آن ها در نفی و زشت شماری ابوسفیان و حاکی از واقعیّت زندگی او است؛ امّا اندکی از آن ها، به گونه ای در تأیید و نیکونمایی او آمده که با توجّه به اقتدار امویان و کوشش آنان در تنزیه وی، تردید در آن هاامری پذیرفتنی است که این آیات در زیر ذکر میشود.
۱. ابن عبّاس از ابوبکر نقل کرده که مقصود از آیات ۸ و۹ لیل (وَ أمّا مَن بَخِلَ وَ استَغنی • وَ کَذّبَ بِالحُسنی = امّا آن کس که بخل و بی نیازی ورزید، و آن بهترین را تکذیب کرد) ابوسفیان بن حرب است. «اشقی» در آیه پانزدهم همین سوره را نیز او دانسته اند. ۲. «أرَءَیتَ الّذی یُکَذِّبُ بِالدّینِ • فَذ لِکَ الَّذی یَدُعُّ الیَتیمَ = آیا آن کس که روز جزا را دروغ می شمرَد، دیدی؟ او همان کسی است که یتیم را (به اهانت) می رانَد.» گفته شده است که ابوسفیان، هر هفته دو شتر نحر می کرد. یتیمی نزدش آمد و از او چیزی خواست. وی او را با عصایش راند و این آیات درباره اش نازل شد.
آیات ۴ تا ۶ سوره ص
۳. آیات ۴ تا ۶ سوره ص :«وَ عَجِبوا أن جاءَهم مُنذِرٌ مِنهُم وَ قالَ الکفِرونَ هذا سحِرٌ کَذّابٌ • أَجَعَل الألِهةَ إلهاً وحداً إنَّ هذا لَشیءٌ عُجابٌ • وَ انطَلَقَ الملأُ مِنهُم أنِ امشوا وَ اصبِروا عَلی ءَالِهَتِکُم إنّ هذا لَشیءٌ یُراد = در شگفت شدند از این که بیم دهنده از میان خودشان برخاست و کافران گفتند:این جادوگری دروغ گو است. آیا همه خدایان را یک خدا گردانیده است؟ این چیزی بس شگفت است! مهترانشان به راه افتادند (و گفتند) که بروید و بر پرستش خدایان خویش پایداری ورزید. این است چیزی که از شما خواسته شده است.» روایت شده که دسته ای از اشراف قریش ، از جمله ابوسفیان، نزد ابوطالب آمده، درباره پیامبر با او گفت و گو و شکایت کردند. پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) به آنان فرمود:یک کلمه است که اگر بدان روی کنید (=آن را بپذیرید) بر عرب سیطره یافته، عجم را به فرمان می آورید و آن این است که بگویید:«لا إله إلاّ اللّه» و خود را از هرچه جز او است، عاری کنید. مشرکان دست برهم زده، گفتند:ای محمّد! آیا می خواهی خدایان را به خدای واحد بدل کنی؟ این کار تو بس شگفت است! سپس پراکنده شدند و این آیات درباره آنان نازل شد. ابن هشام از ابتدای سوره را در شأن آنان می داند.
آیات ۹۰ تا ۹۳ سوره اسراء
۴. از ابن عبّاس نقل شده که ابوسفیان و دیگر سران، گرد هم آمده، بر آن شدند تا با پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درباره آن چه مدّعی است، گفت و گو کنند که شاید عذر او را بپذیرند؛ ازاین رو او را فراخوانده، ابتدا با سرزنش، سپس با تطمیع با او سخن گفتند وچون پافشاری پیامبر را دیدند، گفتند:ای محمد! اگر آن چه را می گوییم، نمی پذیری، پس بدان که زندگی هیچ کس از مردم، چون ما در تنگی و سختی نیست؛ پس از خدایی که تو را به پیامبری برانگیخته است بخواه تا این کوه ها را که مکّه در محاصره آن ها قرار دارد، هموار سازد و سرزمین ما را بگسترد. پیامبر این خواسته را نیز رد کرد و ...؛ سپس گفتند:به راستی ما به تو ایمان نمی آوریم، جز این که آن چه را گفته ایم، انجام دهی. خداوند آیات ۹۰ تا ۹۳ اسراء را درباره آنان نازل کرد و به پیامبرش فرمان داد تا این گونه بدانان پاسخ گوید: «قُل سُبحانَ رَبّی هَل کنتُ إلاّ بَشراً رَسولا».
آیه ۲۵ سوره انعام
...

پیشنهاد کاربران

بپرس