ابونصر فارسی هبهالله

دانشنامه آزاد فارسی

اَبونَصْر فارسی، هبةالله (ح ۴۴۶ـ ح ۵۱۱ق)
(ملقب به قوام الملک) دولتمرد، و شاعر ایرانی، از رجال دربار غزنوی. نیاکان او از مردم فارس بودند. از زندگانی وی پیش از راه یافتن به دربار غزنویان آگاهی اندکی در دست است. ابونصر یک چندی وزیر ابراهیم غزنوی بود و سپس نایب و سپهسالار عضدالدوله شیرزاد، پسر مسعود غزنوی سوم شد. چندی برای فرونشاندن شورشی به شمال شرقی پنجاب رفت و در این سفر جنگی چالندر را نیز ضمیمه قلمرو غزنویان کرد و حکومت آن را به درخواست مسعود سعد سلمان و با موافقت شیرزاد به او واگذار کرد. اما دیری نپایید که مقام و نفوذ ابونصر بر اطرافیان شیرزاد گران آمد و به بدگویی از او پرداختند. سرانجام به فرمان مسعود غزنوی سوم ابونصر را از کار برکنار کردند و مسعود سعد نیز که با وی دوستی نزدیک داشت، در بند شد. پس از این از زندگی ابونصر آگاهی چندانی در دست نیست. وی شاعران را به گرامی می داشت و خود دوستدار شعر و ادب بود و شعر نیز می سرود، اما از اشعار او جز اندکی نمانده است. در دیوان مسعود سعد نزدیک به ۲۵۰ بیت، اعم از قصیده و مثنوی، در ستایش او آمده است.


اَبونَصْرِ فارْسی، هِبَۀُ الله (ح ۴۴۶ـ ح ۵۰۹ق) دولتمرد و شاعر ایرانی. در جنگاوری و مدیریت بلندآوازه بود. مدتی وزارت ابراهیم غزنویرا داشت و چندینیز نایب و سپهسالار عضدالدوله شیرزاد پسر مسعود سوم غزنویبود. مسعود سعد سلمان، که از حمایت او برخوردار بود، بارها او را در قصایدش ستوده است. علاقهابونصر به شاهنامه مسعود سعد را بر آن داشت تا گزیده ایاز این کتاب به نام اختیارات شاهنامه فراهم آورد. ابوالفرج رونیاو را با عنوان صاحب جیش و دیوان می ستاید. قصیده ایاز او در سوک فرزندش در لباب الالباب آمده است.

پیشنهاد کاربران

بپرس