ابوهریره

لغت نامه دهخدا

( ابوهریرة ) ابوهریرة. [اَ هَُ رَ رَ ] ( اِخ ) ابراهیم بن حرب عسکری سمسار.

ابوهریرة. [ اَ هَُ رَ رَ ] ( اِخ ) الدوسی. رجوع به ابوهریرة عبدالرحمن بن صخر ازدی شود.

ابوهریرة. [ اَ هَُرَ رَ ] ( اِخ ) عبدالرحمن بن صخر ازدی یا الدوسی. از عشیره سلیم بن فهم. صحابی است. و او به سال غزوه خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت. نام او بجاهلیت عبدقیس یا عبدشمس یا عبد غنم یا عبداﷲبن عامربن عبدشمس یا عبد نهم بن عتبةبن عامربن حرب و یا عمیربن عامربن عبدذی الشری بن طریف بن کنانه و یا عبداﷲبن عامربن عبدالنشر بود و او چون گربه زیاده دوست داشتی و روزی رسول اکرم صلوات اﷲ علیه او را با بچه گربه ای در دامن بدید این کنیت بدو داد. و او همیشه بدین کنیت افتخار می کرد و گویند علت اختلاف در نام او شهرت بسیاری است که او بدین کنیت داشت بدانگونه که در مدت عمر نام او متروک و فراموش شد. و باز آرند که او فقیرترین اصحاب رسول بود و بهیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دائم ملازمت خدمت رسول صلوات اﷲ علیه میکرد و چون حافظه او نیز بکمال بود این همه احادیث از وی روایت شده است. و بخاری گوید هشتصد تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند. در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و به روزگار عثمان قضاء مکه مکرمه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینه رسول میراند و صاحب روضةالأحباب گوید: ابوهریره به أمر عمر به سال بیستم هجرت بغزوه روم شد و بروایتی اول کس است از مسلمانان که بغزای روم رفته است و میرخواند در حبیب السیر آرد که بروز قتل عثمان که خانه عثمان و همسایگان او را غارت کردند خانه ابوهریره نیز که قرب جوار عثمان داشت به یغما رفت. وفات او بمدینه به سال 57 یا 59 هَ. ق. به هفتاد و هشت سالگی بود. و صاحب مجمل التواریخ والقصص وفات او را در سنه ثمان و خمسین ( 58 ) آورده درخلافت معاویه و گوید گور او بشام است. و محدثین شیعه بر روایات او اعتماد نکنند چه او در غزوه خیبر درک صحبت رسول ( ص ) کرد و بیش از چهار سال مصاحبت رسول نداشت و از مقربان و نزدیکان نیز نبود معهذا نزدیک پانصد و سه هزار حدیث روایت کرده است لکن اهل سنت و جماعت بمفاد حدیث اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم زبان از طعن او کشیده دارند لکن منقولات ذیل نشان میدهد که این مرد در حیات خویش نیز متهم بوده است چنانکه نوبتی او حدیثی روایت کرد و مروان گفت ما را رهاکن گوئی اگر تو و ابوسعید خدری احادیث رسول بیاد نمی سپردند اخبار آن حضرت انقطاع می یافت تو در فتح خیبرایمان آوردی و بسیار کس از تو پیشتر مسلمانی گرفته اند و بیشتر بصحبت رسول فائز بوده اند. و در الکنی دولابی آمده است : حدثنا المقبری عن ابی هریرة قال انی کنت لاسئل الرجل من اصحاب رسول اﷲ ( ص ) عن الاَّیات من القرآن انا اعلم بها منه. ما اسأله الاّ لیطعمنی شیئاً و کنت اذا سئلت جعفربن ابی طالب لم یجبنی حتی یذهب بی الی منزله فیقول یا اسماء اطعمینا فاذا اطعمتنا اجابنی و باز از ابی رزین روایت آرند که : سمعت اباهریرة یقول فی هذا المسجد: یزعمون انی اکذب علی رسول اﷲ ( ص ) واﷲ ما ابالی علی ظهر خمار مسحت او علی خفی. در تاج العروس آمده : قیل لأبی هریرة أنت سمعت هذا من رسول اﷲ صلی اﷲ علیه و سلم فقال و ما کان طهوی . و هم دولابی آرد: قال ابوالزعیزعة کاتب مروان ، بعث مروان الی ابی هریرة بمائة دینار فلماکان بعد ارسل الیه فقال انه لیس الیک بعثت و انما غلطت فقال ما بقی عندی منها شی و اذا خرج عطای فاقتصره.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

عبد الرحمن بن صخر ازدی ( یادوسی ) از عشیره سلیم بن فهم صحابی ( ف . مدینه ۵۹ ۵۸ ۵۷ ه . ق . ) و او در غزوه خیبر مسلمانی پذیرفت و در آن غزوه حضور یافت و چون گربه بسیار دوست داشت و روزی رسول اکرم ص او را با بچه گربهای در دامن دید بدین کینت افتخار داد . وی بسیار تهیدست بود و به هیچ کسب و شغل نمی پرداخت و دایم ملازمت رسول اکرم ص میکرد و چون حافظه قوی داشت احادیث بسیار از وی روایت شده و بقول بخاری ۸٠٠ تن از صحابه و تابعین از وی نقل حدیث کنند . در خلافت عمر ولایت بحرین داشت و بروزگار عثمان قضائ مکه بدو محول شد و بزمان معاویه چندی حکومت مدینه رسول میراند. یا انبان ابوهریره. مشهور است که ابوهریره انبانی داشت که در آن غالبا نان خشک که تنها غذایش بود می نهاد و هیچگاه آنرا از خود دور نمی کرد .
از عشیره سلیم ابن فهم صحابیست

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] عبدالله یا عبدالرحمان بن عامر دَوسی (یا صخر) به عنوان صحابی مشهور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نزد اهل سنت معروف بوده و راوی بیشترین حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در کتاب اهل سنت می باشد.
عمیر بن عامر بن ذی الشری
ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، ج۲، ص۵۷۸.
وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن جا که در جوانی گربه ای را نگاه می داشت،
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۵.
ابوهریره پیش از اسلام با یتیمی و فقر و چوپانی نزد خانواده اش زندگی می کرد.
ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۲۴۳.
...

[ویکی شیعه] عبدالله (یا عبدالرحمان) بن عامر (یا صخر) دَوسی (درگذشت ۵۹ق) مشهور به ابوهُرَیره از اصحاب پیامبر(ص) و محدّثان مشهور اهل سنت که شخصیت او به دفاع یا ردّ همواره شایان توجه است. ابوهریره از پیامبر اکرم(ص) بسیار حدیث نقل می کرده و این موجب شد تا حتی در همان دهه های نخستین اسلامی نسبت به او حساسیت هایی برانگیخته شود؛ به عنوان مثال عمر، ابوهریره را به علت زیادی روایت از پیامبر(ص)، از نقل حدیث بر حذر داشت. همچنین حضرت علی(ع) و برخی دیگر از اصحاب نیز در همین مورد زبان به اعتراض گشودند. شیعه امامیه در آثار مختلف خود به انتقاد از شخصیت ابوهریره پرداخته اند.
از جمله نام های دوران جاهلی ابوهریره، عبدشمس و عبدغنم و از نام های دوران اسلامی او، عبدالله و عبدالرحمن از شهرت بیشتری برخوردارند.
در وجه شهرت او به این کنیه ابوهریره، دو ماجرا نقل شده که حاکی از اطلاق آن از سوی پیامبر(ص) یا از سوی مردم است. این کنیه برگرفته از مصغّر « هرّ » (گربه) است. ابن اسحاق از قول خود ابوهریره روایت می کند که نام من در جاهلیت عبدشمس بن صخر بود و در اسلام عبدالرحمن گردید. پیامبر(ص) مرا ابوهریره خواند زیرا من گوسفندان او را چوپانی می کردم تا روزی به چند گربه دست یافتم و آنها را در آستین نهادم، هنگام غروب چون گوسفندان را بازگرداندم، پیامبر(ص) صدای آنها را شنید، فرمود چیست؟ گفتم چند بچه گربه است. فرمود: تو ابوهریره ای و این نام بر روی من ماند.

[ویکی اهل البیت] نام کامل وی (عبدالرحمن به صخرالدوسی بن ثعلبه بن سلیم بن فهم) بوده و نسب او به قبیله (الأزو اعظم) یکی از قبائل یمن می رسد. نام وی در دوران پیش از اسلام عبد شمس بود که به عبدالرحمن تغییر داده شد. او پس از فتح خیبر به یثرب آمده و در آنجا به ظاهر اسلام آورد و یکی افراد مقارن با زمان پیامبر صلی الله علیه و آله است.
وی با بچه گربه ای مانوس بود و بچه گربه در زبان عربی هریر گفته می شود و پیامبر با مشاهده این وضع او را ابوهریره نامید. ابوهریره به کنیه اش معروف است و با آن شناخته می شد و کنیه اش بر اسمش غالب آمده و تقریباً نام او به فراموشی سپرده شده بود.
مسلمان اعم از شیعیان و اهل سنت او را به عنوان جاعل حدیث نبوی می شناسند و احادیثی را که نام او در سندش دیده شود را فاقد اعتبار میدانند.
ابوجعفر اسکافی درباره ابوهریره می گوید: از نظر اساتید ما، ابوهریره مورد ایراد است و روایاتش مورد اعتبار نیست. حتی عمر او را تازیانه زد و گفت: روایات بسیار کردی؛ چه بسیار که بر خدا و رسول دروغ بسته باشی.
عمر او را دروغگو می دانست. نظر عثمان در مورد وی: فتوا ندادن ابوهریره تا زمان مرگ عثمان.
نظر امیرمومنان علیه السلام در مورد وی: ابوهریره دروغگوترین فرد بر رسول خداست. قسم می خورم با ابوهریره (در روایاتش) مخالفت می کنم. ایشان از ابوهریره بد می گفتند.
نظر ابن عمر: ابوهریره دروغ گفته است!!! نظر عائشه: ابوهریره دروغ گفته است !!!
قسم به خدا با ابوهریره در روایتش مخالفت می کنم!!!

[ویکی حج] ابوهُرَیرَه راوی بیشترین حدیث از پیامبر(ص)
عُمیر بن عامر بن ذی الشری از تیره دَوْس قبیله اَزْد یمن بود. شرح حال نگاران با توجه به اختلاف بسیار در نام او، شرح حالش را در بخش کنیه ها آورده اند. کتاب های رجالی و تاریخی بیش از ۱۸ نام برای او ثبت کرده اند؛ از جمله: عبدالرحمن بن صخر، عبدالله بن عامر، عبدالله بن عائذ، سُکین بن صخر و عامر بن عبدشمس. میمونه (یا امیمه) دختر صُفیح (یا صبیح) بن حارث، مادر او بود که به گزارش ابوهریره با دعای پیامبر مسلمان شد. از آن جا که وی به سال ۵۸ق. در ۷۸ سالگی درگذشت، می توان تولد او را حدود ۲۰ سال پیش از هجرت دانست.
وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن جا که در جوانی گربه ای را نگاه می داشت، این کنیه را پدرش به او داد. برخی بر آنند که رسول خدا این کنیه را به او داده است. این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا رسول خدا بر کسی لقب زشت نمی نهاد، بلکه لقب ها و نام های ناروا را تغییر می داد. از او با لقب «شیخ المَضِیره» نیز یاد شده؛ زیرا بر سفره مضیره (غذای مخصوص و لذیذ معاویه) حضور می یافت. او را فردی شوخ طبع، گندمگون، چهارشانه، دارای موی بلند، گشاده دندان، با ریش بلند خضاب شده به رنگ زرد، و دارای سبیل تراشیده وصف کرده اند.

[ویکی فقه] ابوهریره (منابع اهل سنت). ابوهریره از راویان حدیث و از اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) است. روایات وی از پیامبر در صحیح بخاری و صحیح مسلم نقل شده است. از منظر شیعه ابوهریره ثقه نیست و در کتب مختلف شیعه از شخصیت وی انتقاد شده است. در این مقاله به بررسی شخصیت ابوهریره با استفاده منابع اهل سنت می پردازیم. در این بررسی مشخص می شود که طبق منابع متعدد اهل سنت نیز ابوهریره شخصیتی ثقه و قابل اعتماد نیست.
مشهور است که در این قبر یکی از معروفترین صحابه رسول خدا خوابیده است؛ (البته عده ای تنها آن را مقام ابوهریره می دانند در هر صورت) مردی که اگر بخواهیم به صورتی ساده انگارانه از کنار او رد شویم همین نکته برای ما جلب توجه می کند که چرا بعد از ۱۴۰۰ سال هنوز هم قبر او مورد توجه و احترام است و حریم او زیارتگاه؟
اختلاف در اسم
در مورد اسم هیچ یک از صحابه قبل از اسلام مانند اسم ابوهریره اختلاف نشده است و تا کنون هیچ کس ادعا نکرده است که اسم حقیقی او را می داند.«وقال ابن عبدالبر لم یختلف فی اسم احد فی الجاهلیة ولا فی الاسلام کالاختلاف فیه؛
عینی، بدر الدین، عمدة القاری، ج۱، ص۱۲۴.
در مورد کنیه ابوهریره، از خود او روایاتی رسیده است:وکنیت ابا هریرة لانی وجدت هرة فحملتها فی کمی فقیل لی ابوهریرة وهکذا اخرجه ابواحمد الحاکم فی الکنی من طریق یونس بن بکیر عن بن اسحاق واخرجه بن منده من هذا الوجه مطولا واخرج الترمذی بسند حسن عن عبید الله بن ابی رافع قال قلت لابی هریرة لم کنیت بابی هریرة قال کنت ارعی غنم اهلی وکانت لی هرة صغیرة فکنت اضعها باللیل فی شجرة واذا کان النهار ذهبت بها معی فلعبت بها فکنونی ابا هریرة انتهی وفی صحیح البخاری ان النبی صلی الله علیه وسلم قال له یا ابا هر
عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابة، ج۷، ص۳۴۹.
...

[ویکی فقه] عبدالله یا عبدالرحمان بن عامر دَوسی (یا صخر) به عنوان صحابی مشهور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) نزد اهل سنت معروف بوده و راوی بیشترین حدیث از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلّم) در کتاب اهل سنت می باشد.
عمیر بن عامر بن ذی الشری از تیره دوس قبیله ازد یمن بود. شرح حال نگاران با توجه به اختلاف بسیار در نام او، به رغم شهرت فراوانش در میان اصحاب، در ضبط نام و نسب او و پدرش چنان اختلافی در میان منابع وجود دارد که گفته اند در فرهنگ اسلامی هیچ کس مانند او و پدرش در ضبط نام اختلاف نداشته اند. از نام او و پدرش در دورۀ جاهلیت و اسلام اثری یافت نشده از این رو همه او را با کنیه اش شناخته و شرح حالش را در بخش کنیه ها آورده اند. کتاب های رجالی و تاریخی بیش از ۱۸ نام برای او ثبت کرده اند؛ از جمله: عبدالرحمن بن صخر، عبدالله بن عامر، عبدالله بن عائذ، سکین بن صخر و عامر بن عبدشمس. میمونه/امیمه دختر صفیح/ صبیح بن حارث، مادر او بود که به گزارش ابوهریره با دعای پیامبر مسلمان شد. از آن جا که وی به سال ۵۸ق. در ۷۸ سالگی درگذشت، می توان تولد او را حدود ۲۰ سال پیش از هجرت دانست.
وصف ظاهری وی
وی به کنیه ابوهریره شهرت داشت. بر پایه گزارش خودش، از آن جا که در جوانی گربه ای را نگاه می داشت، این کنیه را پدرش به او داد. به گفتۀ خودش و برخی به سبب علاقۀ بسیار به گربه ها، رسول خدا این کنیه را به او داده است. این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا رسول خدا بر کسی لقب زشت نمی نهاد، بلکه لقب ها و نام های ناروا را تغییر می داد. از او با لقب «شیخ المضیره» نیز یاد شده؛ زیرا بر سفره مضیره (غذای مخصوص و لذیذ معاویه) حضور می یافت. او را فردی شوخ طبع، گندمگون، چهارشانه، دارای موی بلند، گشاده دندان، با ریش بلند خضاب شده به رنگ زرد، و دارای سبیل تراشیده وصف کرده اند.
جوانی ابوهریره
ابوهریره پیش از اسلام با یتیمی و فقر و چوپانی نزد خانواده اش زندگی می کرد. نخستین بار همراه هیئت یمن به ریاست طفیل بن عمرو دوسی، در سال هفتم ق. در مدینه یا خیبر نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) آمد و اسلام را پذیرفت. به سبب حضور نداشتن در صلح حدیبیه، از غنیمت های خیبر که به حاضران در حدیبیه اختصاص داشت، بی بهره ماند. در روایتی غیر معتبر، از حضور او در غزوه ذات الرقاع در سال چهارم ق. یاد شده است.
زندگی ابوهریره در یمن و مدینه
...

دانشنامه آزاد فارسی

ابوهُرَیْره ( ـ مدینه ۵۹/۵۷ق)
از صحابۀ پیامبر (ص). دربارۀ نام او اختلاف بسیار است، اما کُنیۀ او از گربه گرفته شده است. در ۷ق بعد از غزوۀ خیبر به مدینه آمد و مسلمان شد. پس از اقامت کوتاهی، حدود یک سال و نیم، در مدینه به بحرین رفت و در دوران خلافت ابوبکر و عمر از کارگزاران ایشان در همان دیار بود. عمر او را به سبب مال اندوزی عتاب کرد و از نقل حدیث برحذر داشت. ابوهریره در زمان عثمان به هواداری او پرداخت و پس از قتل عثمان با معاویه همدستی کرد. روایات بسیار ابوهریره همواره مورد تردید بوده و برخی عالمان شیعه و سنّی او را به دروغگویی و جعل حدیث متهم کرده اند.

پیشنهاد کاربران

عبدالله ( یا عبدالرحمان ) بن عامر ( یا صخر ) دَوسی ( درگذشت ۵۹ق ) مشهور به ابوهُرَیره از اصحاب پیامبر ( ص ) و محدّثان مشهور اهل سنت. شخصیت او به دفاع یا ردّ همواره شایان توجه بوده است.

بپرس