اتابکان لرستان

لغت نامه دهخدا

اتابکان لرستان. [ اَ ب َ ن ِ ل ُ رِ ] ( اِخ ) صاحب حبیب السیر آرد: لرستان منقسم به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک است و منشاء این تقسیم و وجه تسمیه آنکه در قدیم ألایام دو برادر بودند بزرگ بدر نام داشت و کوچک ابومنصور معاصر یکدیگر در دو موضع از آن ولایت ایالت داشتندنقلست که چون برادران از جهان گذران انتقال کردند محمدبن هلال بن بدر در آن مملکت تاج ایالت بر سر نهاد ومنصب وزارت را بمحمدبن خورشید داد و در شهور سنه خمسمائه ( 500 هَ. ق. ) صد خانه وار کرد از جبل السماق ضیافت نموده در وقت کشیدن آش کله گاوی پیش ابوالحسن فضولی که رئیس ایشان بود نهاد رئیس حسن به این معنی تفأل نمود و گفت ما سردار این قوم خواهیم شد و ابوالحسن پسری داشت علی نام و علی روزی به شکار رفته سگی همراه برد و جمعی در راه بدو بازخورده میان ایشان مناقشه دست داد و آن جماعت علی را چندان لت زدند که بیهوش گشت دشمنان بتصور آنکه مرده است پایش کشیده در غاری انداختند و سگ از عقب آن زمره شتافته چون شب درآمد و همه بخواب رفتند خایه مهتر قوم را بخائید تا بمرد و سگ بخانه خویش بازآمد چون نوکران علی دهان سگ را خون آلود دیدند دانستند که او را واقعه ای پیش آمده و سگ روی براه آورده ایشان از پی آن سگ روان شدند تا بدان غار رسیدند که علی افتاده بود او را به خانه برده علاج کردند تا صحّت یافت و چون علی درگذشت پسرش محمد بخدمت سلغریان شتافت و بواسطه شجاعت معتبر گشت و پس از فوت وی ولدش ابوطاهر که جوانی بود شجاعت مآثر ملازمت اتابک سنقر اختیار کرد و در آنوقت که اتابک سنقر به احکام شبانکاره مخالفت مینمود ابوطاهر را با سپاهی گران بجنگ ایشان فرستاد و ابوطاهر بر مخالفان ظفر یافته دوستکام بفارس بازگشت اتابک سنقر او را تحسین نموده گفت از من چیزی طلب نمای ابوطاهر یکسر اسب خاصه التماس نمود و اتابک اسبی نیک به وی داده گفت دیگر چیزی بخواه ابوطاهر داغ اتابکی خواست و این ملتمس نیز مبذول افتاده اتابک فرمود که التماس دیگر فرمای ابوطاهر گفت اگر اجازت شود به لرستان روم و آن ولایت را جهة اتابک مستخلص گردانم و سنقر لشکری مصحوب ابوطاهر گردانیده او را بدان جانب گسیل فرمود. و اومؤسس سلسله اتابکان لرستان است. رجوع به اتابکان لرستان ( لر بزرگ ) و رجوع به حبط1 ص 102 به بعد شود.

اتابکان لرستان. [ اَ ب َ ن ِ ل ُ رِ ] ( اِخ ) ( لر بزرگ ) یا امرای هزاراسپی.سلسله ای از امرای لرستان که از 543 تا 740 هَ. ق. بدانجا حکومت کرده اند. مؤسس این سلسله ابوطاهر است که او را اتابک سلغری برای رفع طغیان لر بزرگ در سال 543 هَ. ق. به این ناحیه فرستاد. اباقاخان مغول بعدها حکومت خوزستان را نیز بضمیمه ولایت اصلی لر بزرگ به اتابکان لر واگذاشت و یکی از ایشان یعنی افراسیاب پس از مرگ ارغون خان اصفهان را محاصره کرد ولی بزودی سرکوب شد. سلسله کم اهمیت اتابکان لرستان تا سال 740 هَ. ق. دوام داشت و بسیاری از سنوات راجع بسلطنت ایشان تحقیقی نیست. پایتخت این امرا در شهر ایدج بود و یوسف شاه ثانی از این سلسله شوشتر و بصره را نیزگرفته. غیر از این سلسله یک سلسله کوچک دیگری از اتابکان نیز در ناحیه لر کوچک حکومت می کرده و از اوایل قرن هفتم تا قرن دهم در آن ناحیه باقی بوده اند.بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

یا امرای هزار اسپی سلسله از امرای لرستان

دانشنامه آزاد فارسی

پیشنهاد کاربران

🔵 #جنگرویی؛ ( jangroi ) قبیله ایی از دیار زاگرسیان.
✔به نوشته نویسندگان بزرگی همچون رابینیو، پیراوبرلینگ، هنریفیلد و ولادیمیرمینورسکی خاور شناس،
جنگروی�از قبایل زاگرس نشین و بنیانگذار اتابکان خورشیدی لرستان میباشند،
...
[مشاهده متن کامل]

این نویسندگان تاکید دارند که دریڪوندها نیز متعلق به قبیله جنگرو ( jangru ) میباشند.
رابینو ( ص ۲۳ ) اتابکان لرستان همواره از حمایت همه جانبه دیرڪ وندها برخوردار بودند، این حاکمان که از کردهای آسیای صغیر بودند در فاصله سالهای ۵۸۰ تا ۱۰۰۶ ( ه ق ) بر قسمتهای مهم ناحیه لرستان حکومت میکردند عاقبت پس از قرنها حکومت شرافتمندانه، در سال ۱۰۰۶ ( ه ق ) آخرین حاکم لر ( شاهوردیخان ) بدلیل تمرد و عصیان و اعلام استقلال از حکومت صفوی توسطه شاه عباس اول کشته شد و سلسله اتابکان لر کوچک منقرض گردید. پس از آن ( سلورزیها ) نوادگان دختری اتابکان توسطه شاه عباس به عنوان والیان ( امرای ) لرستان منسوب و تا سال ۱۳۰۸ بر این سرزمین حکومت کردند.
پس از ماجرای ناجوانمردانه شاه صفوی ( به قتل رساندن شاهوردیخان ) آخرین اتابک لرستان، دیرڪوندها بارها با سپاه�شاه عباس در ( سالهای ۹۹۶ - ۱۰۳۸ ( ۱۵۸۸ - ۱۶۲۹ ) وارد جنگ شدند
بنوشته ویلسون ( ص۲۶ ) حوالی سال ۱۳۱۸ ( ۱۹۰۰ ) دریڪوندها بواسطه دو سپاه مجهز دولت شاه عباس. ( نیروهای�حشمت الدوله�حاکم لرستان و�حسینقلی خان فیلی حاکم پشتکوه با همکاری بعضی افراد خائن مغلوب و بسیاری از افراد این طایفه زندانی و تعدادی از روسای آنها به کرمانشاه تبعید شدند .

بپرس