اتابکان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] «اتابک» واژه ای است ترکی و به معنای «امیر» می باشد. اتابکان غلامان ترک نژادی بودند که عموماً از بلاد «قبچاق» در شمال دریای سیاه توسط دولت سلاجقه به خدمت گرفته شدند. اتابکان از ضعف شاهان و از اختیارات خود استفاده کرده و هر کدام در ناحیه ای از ممالک سلاجقه استقلال بدست می آوردند و حکومتی را تشکیل می دادند و برای فرزندان خود نیز حکومت را به ارث می گذاشتند مثل: اتابکان دمشق، موصل، آذربایجان، و غیره.
«اتابک» واژه ای است ترکی و به معنای «امیر» می باشد. اتابکان غلامان ترک نژادی بودند که عموماً از بلاد «قبچاق» در شمال دریای سیاه توسط دولت سلاجقه به خدمت گرفته شدند. چون اقوام سلاجقه بسیار جنگ جو و ممالک بسیاری را نیز به همین سبب گشوده بودند از جنگ جویی، شجاعت و از جان گذشتگی ترکان در این امر بهره می بردند و فرماندهی لشگریان خود را به کسانی دیگر غیر از غلامان ترک وانمی گذاشتند. با گسترش ممالک مفتوحه در «ارّان و گرجستان» نیز بکارگیری این غلامان افزایش یافت.با نشان دادن لیاقت و کفایت از مرتبه غلامی ارتقاء یافته و در دربار و سپاه به مقاماتی رسیدند و نیز سلاجقه طبق عادت، شاهزادگان خردسال خود را برای تربیت، خصوصاً در امور سیاسی و جنگی به دست این غلامان می سپردند و در موقع فرستادن شاهزادگان به حکومت ولایات، سرپرستی آنها را بدست غلامان ترک می سپردند تا کارها در صورت لزوم با مشورت و صلاح دید اتابکان انجام شود. "قلقشندی" در تاریخش یاد می کند که «اتابک» در اصل به معنای پدر امیر است و اولین کسی که این لقب را گرفت «نظام الملک» وزیر معروف سلطان "ملک شاه سلجوقی" بود که اتابک "الب ارسلان" بوده است. ملک شاه به وزیر خود اختیار تام داده و او را «واله» خواند. و القابی همچون «اتابک» و اقطاعاتی بیش از آنچه در گذشته داشت به او اعطا کرد.«اقطاع» زمین هایی بوده است که پادشاهان به پاداش لیاقت و کار آزمودگی فرماندهان نظامی به آنها می دادند تا شاید در قلمرو تحت اختیارشان وظایفشان را بهتر انجام دهند. در اواخر دوره سلجوقی پادشاهان و شاهزادگان سلجوقی درگیر جنگ های داخلی و رقابت با یکدیگر شدند. قدرتشان از دست رفته و یا گاهاً درگیر و دار جنگ در جوانی در می گذشتند. در این حین اتابکان فرصت را غنیمت شمرده از ضعف شاهان و از اختیارات خود استفاده کرده و هر کدام در ناحیه ای از ممالک سلاجقه و یا زمین ها و اقطاعات خود استقلال بدست می آوردند و حکومتی را تشکیل می دادند و برای فرزندان خود نیز حکومت را به ارث می گذاشتند مثل: اتابکان دمشق، موصل، آذربایجان، فارس، حلب، یزد و لرستان که ما به چند مورد از مهمترین آنها اشاره می کنیم.
اتابکان دمشق
اتابکان دمشق (۴۹۷- ۵۴۹ ه.ق.) ، "طغتکین" که تربیت پسر خردسال "تتش" سلجوقی را به عهده داشت پس از مرگ پسر سلطان حکومت دمشق را در دست گرفت و «اتابکان دمشق» را پی ریزی کرد که به «بوریون» یا خاندان «بوری» نیز معروف است. حکومت اتابکان دمشق زیر نفوذ خاندان طغتکین ادامه یافت تا در سال ۵۴۹ ه.ق. به دست خاندان زنگی افتاد.
اتابکان موصل و حلب
اتابکان موصل و حلب (۵۳۳-۵۴۱ ه.ق.) ، اتابکان «نبی زنگی» یا اتابکان موصل (جزیره و حلب)، نسب شان به پسر "آقسنقر" یکی از بردگان ملک شاه سلجوقی یعنی "عماد الدین زنگی" بود که "عمادالدین" تحت تربیت و نگهداری "برکیارق" فرزند ملک شاه سلجوقی قرار گرفت سلطان محمود سلجوقی دو پسر خود "آلب ارسلان" و "فرخ شاه" را به عمادالدین زنگی سپرد و از این زمان زنگی لقب «اتابک» گرفت.عمادالدین با نشان دادن لیاقت خود و حلب توجه پادشاهان سلجوقی به حکومت بصره رسید و بارها کوشید تا دمشق را زیر نفوذ خود درآورد اما به دلیل همکاری صلیبی ها با اتابکان این شهر موفق به این کار نشد و سرانجام نیز بدست غلامان خود در سال ۳۴۱ ه.ق. کشته شد و به "اتابک شهید" معروف شد. "نورالدین محمود" فرزند "عماد الدین" حکومت حلب را به دست آورد و سیاست پدرش را در جهاد علیه صلیبی ها در پیش گرفت. محمود شهر «رها» شهر مهم صلیبی ها را از دست آنها خارج کرد و آنها را وادار کرد به فکر جنگ صلیبی دوم علیه شام بیفتند که البته در این جنگ شکست خوردند. "صلاح الدین ایوبی" که پیش از این گفتیم اقطاعات عمادالدین زنگی را گرفته بود در زمان نورالدین محمود نیابت او در دمشق را عهده دارد بود و از طرفی وزارت خلیفه شیعی مقر نیز با او بود و او مجبور بود هم به نام محمود سنی و هم خلیفه شیعه خطبه بخواند که همین باعث تعارضات و درگیری های صلاح الدین و محمود بود تا زمان وفات نورالدین محمود که تمام سرزمین های تحت حکومت او بدست صلاح الدین افتاد و او مظهر بزرگترین حاکم اسلامی خاورمیانه شد.
اتابکان آذربایجان
...

پیشنهاد کاربران

بپرس