اجماع در روش فقهی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] از کتاب های بسیار با ارزش محقق اردبیلی ، کتاب مجمع الفائده و البرهان اوست. این کتاب، درشرح ارشاد الاذهان علامه حلی ، نوشته شده و شاید به همین خاطر، بسیار از دیگر کتاب های علامه اثر پذیرفته است.
به طور معمول، در هر مساله ای عبارت منتهی یا تذکره، به ویژه اجماع های آن ها را نقل می کند و آنچه هر کسی، به مجرد اندک بررسی آن کتاب، آن را در می یابد این است که ایشان، خیلی از اجماع اثر می پذیرد و به مجرد یافتن اجماع منقول، یا حتی احتمال وجود اجماع، از مقتضای دیگر دلیل ها دست می کشد و در یاد کرد دلیل ها نیز، گاهی اجماع را در عرض دیگر دلیل ها و مقدم بر آن ها یاد آور می شود.هدف این نوشتار، پس از یاد آوری پاره ای از آن اجماع ها، بیان توجیهاتی برای آنهاست، چرا که روشن است: اجماع نزد شیعیان حجیت مستقل ندارد افزون بر آن، تحقق اجماع، امر دشواری است و بر فرض تحقق، به طور معمول اجماع ها مدرکی و برگرفته از آیات و روایاتند و بر فرض که اجماع محصلی به دست آید، تنها برای تحصیل کننده آن حجت است و اجماع منقول، چندان حجیتی ندارد.حال چه شده است که اردبیلی، به مجرد وجود اجماع منقول، اگر چه مدرکی باشد، حتی به مجرد احتمال وجود اجماع، از مواضع خود عقب نشینی می کند ؟ به این بحث باید ژرف نگریست و در این مساله دقت کرد، تا به رمز آن پی برد تا جایگاه این مرد بزرگ، شناخته شود و ارزش تلاش های فقهی وی، بیش از پیش روشن شود.
نمونه های آماری
با استفاده از کامپیوتر ، می توان به آسانی به شمار اجماع های به کار رفته در مجمع الفائده ، آگاهی یافت.تنها واژه «الاجماع» در جلد نخست این کتاب، که حدود سیصد صفحه است، ۱۶۳ بار به کار رفته که اگر انسان توجه کند، واژگان: اجماع فراوان است و کامپیوتر، همه آن ها را ذیل «الاجماع» گرد نمی آورد، واژگانی مانند «اجماع الامه»، «اجماعی»، «اجماعیا»، «اجماعنا»، «مجمع علیه»، «اجتمعت الامه»، «لا خلاف فیه» و...واژگانی هستند که همه حکایت از اجماع می کنند.افزون بر این ها، واژگان دیگری مانند : «للاجماع» و «بالاجماع» که به خاطر داشتن پیشوند، به شمار نیامده اند اگر مجموع این واژگاه شمار و شمار تکرار آن ها حساب شود، روشن می شود که اجماع، براستی در کتاب ایشان و دیدگاه فقهی ایشان، جایگاه ویژه ای داشته است.
نمونه هایی از اجماع ها
...

پیشنهاد کاربران

بپرس