احصا
مترادف احصا: آمار، آمارگیری، تعدید، حساب، سرشماری
فرهنگ اسم ها
معنی: شمردن، شمارش، آمارگیری، سرشماری
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم دختر، اسم عربی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
فرهنگ عمید
۲. آمار گرفتن، سرشماری.
پیشنهاد کاربران
احصا گردیده است : به حساب آماده است
استخراج
توی تلاوت و مسائل تجویدی زیاد بکار رفته
چیزی را ریز بینانه و با نهایت دقت و بدون کوچکترین کم وکاستی مد نظر قراردادن
شمردن و تعیین کردن .
شمردن، به حساب آوردن، آمارگرفتن، سرشماری کردن، شمارش کردن، شمردن، تعیین کردن، قلمداددرآمار
ناظر
مشخص کردن، تعیین کردن
مشخص، تعیین
مشخص، تعیین
احصا
( مصدر ) شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمردهاند و بعد مصدر احصائ از حصی ساخته شده است .
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله
( مصدر ) شمردن تعدید شماره کردن ضبط کردن حفظ آمار گرفتن سرشماری کردن توضیح اصل این کلمه در عربی از حصی است بمعنی سنگریزه زیرا که با سنگریزه میشمردهاند و بعد مصدر احصائ از حصی ساخته شده است .
بنت ایاد مادر الیاس جد هفدهم محمد رسول الله