اخترسنجی

فرهنگستان زبان و ادب

{astrometry} [نجوم] شاخه ای از اخترشناسی که به اندازه گیری و بررسی موقعیت دقیق و حرکت اجرام آسمانی می پردازد

دانشنامه عمومی

اخترسنجی[ ۱] ( به انگلیسی: Astrometry ) شاخه ای از اخترشناسی و دانش اندازه گیری های دقیق جایگاه ستارگان، پیکره ها و اجرامِ فلکی در آسمان و بررسی دگرگونی در جایگاه آن ها است. این دانش در تعریف سامانهٔ مختصاتی هم چنین به بررسی مسئلهٔ جنبش شناسی پیکره ها در کهکشان ما می پردازد. اطلاعات بدست آمده از راه اخترسنجی امکان یافتن آگاهی های دقیق تری را در مورد بررسی منشأ فیزیکی منظومهٔ خوشیدی و کهکشان راه شیری فراهم می کند.
پیشینهٔ اخترسنجی به تاریخ کاتالوگ ستاره ای پیوند خورده است، که از دیرباز برای پیکره های آسمانی نقاط مرجعی برای اخترشناسان ارائه داد به طوری که آن ها می توانستند حرکات این اجرام را پیگیری کنند. این را می توان به ابرخس، که در حدود ۱۹۰ سال قبل از میلاد با استفاده از کاتالوگ پیشینیان خود تیموخاریس و آریستولوس به کشف حرکت تقدیمی زمین دست بافت. در انجام این کار، او همچنین مقیاس روشنایی را که امروزه هنوز از آن استفاده می شود پرورد و توسعه داد. [ ۲] ابرخس خود دست کم ۸۵۰ ستاره و مواضع آنان را گردآوری و تألیف کرده است. [ ۳] و جانشین ابرخس، بطلمیوس، یک کاتالوگ شامل ۱۰۲۲ ستاره را در کار خود مجسطی آورده است، که محل آن ها، مختصات، و روشنایی نیز آمده است. [ ۴] در سدهٔ ۱۰، عبدالرحمن صوفی با انجام مشاهدات خود در مورد ستارگان، موقعیت ها، اندازه ها و رنگ های آن ستارگان را شرح داد. علاوه بر این، او نقشهٔ هر صورت فلکی را نیز ترسیم کرده است که در کتاب خود صورالکواکب ( پیکرهای ستارگان ) ، آن ها را نشان داده است. ابن یونس طی سال ها با استفاده از یک اسطرلاب بزرگ با قطر حدود ۱٫۴ متر، بیش از ۱۰٬۰۰۰ مدخل برای موقعیت خورشید را مشاهده کرد. مشاهدات او در گرفت ها ( خسوف و کسوف ) ، پس از قرن ها بعد هنوز در تحقیقات سیمون نیوکم در بارهٔ حرکت ماه از آن استفاده شده است، در حالی که مشاهدات دیگرش از حرکت سیاره های مشتری و زحل الهام او از «گرفت و نابرابری های مشتری و زحلِ» لاپلاس بوده است.
در سدهٔ ۱۵، اولوژ، ستاره شناس تیموری، زیج سلطانی را تألیف کرد، که در آن ۱۰۱۹ ستاره را فهرست کرد. مانند کاتالوگ های پیشین ابرخس و بطلمیوس، برآورد شده که کاتالوگ اولگ بگ تا حدود ۲۰ دقیقهٔ قوس دقیق است. [ ۵]
در سدهٔ شانزدهم، تیکو براهه از ابزارهای پیشرفته؛ از جمله چارک دیواری بزرگ، برای اندازه گیری دقیق تر از پیش و با دقت ۱۵–۳۵ دقیقهٔ قوسی، در تعیین موقعیت ستاره استفاده کرد. [ ۶] تقی الدین بُعد صعود مستقیم ستاره ها را در رصدخانه قسطنطنیه با استفاده از «ساعت مشاهداتی» که خود اختراع کرده بود، اندازه گیری کرد. [ ۷] هنگامی که استفاده از تلسکوپ گسترده شد، استفاده از تنظیمات «دایره های موقعیت» این اندازه گیری را سرعت بخشید.
عکس اخترسنجی
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

اَختَرسنجی (astrometry)
اندازه گیری موقعیت دقیق ستاره ها، سیّاره ها، و سایر اجرام در فضا. این اطلاعات برای اهداف عملی، نظیر تعیین وقت دقیق، نقشه برداری، دریانوردی، محاسبۀ مدارها، و اندازه گیری فاصله ها در فضا مورد نیازند. اخترسنجی به خصوصیات سطحی یا ماهیت فیزیکیِ اجرام نمی پردازد. پیش از اختراع تلسکوپ، اخترسنجی شامل رصدهای نجومی ساده بود. اخترسنجی دقیق نشان داد که ستاره ها موقعیت ثابت ندارند، بلکه با توجه به گردش آن ها و گردش خورشید نسبت به کهکشان راه شیری حرکت خاصدارند. نزدیک ترین ستاره ها اختلاف منظر(تغییر موضع ظاهری) را نیز نشان می دهند و از این راه می توان فاصلۀ آن ها را حساب کرد. ماهواره هایی نظیر هیپارخوس (اَبرخُس)، که «آژانس فضایی اروپا» در ۱۹۸۹ آن را به فضا پرتاب کرد، به دور از اثرهای واپیچشی جوّ، اندازه گیری های دقیق تری نسبت به تلسکوپ های مستقر در زمین انجام می دهند و به این ترتیب مقیاس فاصله در فضا را بهبود می بخشند.

پیشنهاد کاربران

بپرس