اخرین


مترادف اخرین: ( آخرین ) آخری، اخیر، انتهایی، بازپسین، نهایی، واپسین

متضاد اخرین: ( آخرین ) آغازین

برابر پارسی: ( آخرین ) واپسین، پایانی، پسین، پسینیان، دگران

معنی انگلیسی:
last, fresh, (the) last, endmost, final, hindmost, latest, state of the art, terminal, ultimate, up-to-the-minute

لغت نامه دهخدا

( آخرین ) آخرین. [ خ َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ آخَر. دیگران.

آخرین. [ خ ِ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ آخِر. بازپسینان.

آخرین. [ خ ِ ] ( ص نسبی ) بترکیب فارسی بمعنی پسین و واپسین. ج ، آخرینان : آخرین نفس ، آخرین لحظه.

فرهنگ فارسی

( آخرین ) ( صفت ) پسین واپسین : آخرین لحظه آخرین دم آخرین نفس .
بازپسینان بمعنی دیگران

فرهنگ معین

( آخرین ) (خَ ) [ ع . ] (ص . اِ. ) جِ آخر، دیگران .
(خَ ) [ ع . ] (ص . اِ. ) جِ آخر، بازپسینان ، پسینیان .

فرهنگ عمید

( آخرین ) پسین، واپسین.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] آخرین. معنی أَقْصَی: دورتر-آخرین نقطه
معنی جُمُعَةِ: روز جمعه - آخرین روز هفته
معنی مُنْتَهَیٰ: منتها - انتها ("ان الی ربک المنتهی" یعنی بدرستی که آخرین منزل هستی ، درگاه پروردگار تو است )
معنی کَافَّةً: همگی (کلمه کافة به معنای احاطه ، و ماخوذ است از کافة الشیء که به معنای آخرین حد و کناره هر چیز است که وقتی به آنجا رسیدیم دیگر از پیشروی بیش از آن خودداری میکنیم)
معنی خِتَامُهُ: مهرو مومش - پایانش (درمورد خوردنی ونوشیدنی آخرین طعمی که از آن در دهان باقی می ماند )(کلمه ختام به معنای وسیله مهر زدن است و در عبارت "خِتَامُهُ مِسْکٌ " میفرماید وسیله مهر زدن بر آن رحیق (شراب صاف و بدون ناخالصی) بجای گل و لاک و امثال آن - که در دنی...
معنی فَازَ: کامیاب شد (کلمه فوز به معنای رسیدن به مقصود است ، و اگر بهشت را پیروزی و فوزی عظیم خوانده ، بدین جهت است که آخرین سعادتی است که آدمی بدان نائل میشود .)
معنی ﭐدَّارَکَ: به پایان رسیده(در اصل تدارک بوده ، و تدارک به معنای این است که اجزای چیزی یکی پس از دیگری ( مانند حلقه زنجیر ) بیاید تا تمام شود و چیزی از آن باقی نماند و در اینجا معنای تدارک علمشان در آخرت این است که ایشان علم خود را تا آخرین جزءش در باره غیر آخرت ...
معنی مَبْلَغُهُم: محل رسیدن آنان (منظور از عبارت "ذَ ٰلِکَ مَبْلَغُهُم مِّنَ ﭐلْعِلْمِ " این است که آخرین مرز دانش و معرفت آنان همین متاع زود گذر دنیا ست و از درک سعادت اخروی غافلند)
معنی فَوْزاً: رسیدن و دست یافتن به آرزو- کامیابی (کلمه فوز به معنای رسیدن به مقصود است ، و اگر بهشت را پیروزی و فوزی عظیم خوانده ، بدین جهت است که آخرین سعادتی است که آدمی بدان نائل میشود .)
معنی مُحَمَّدٌ: نام مبارک پیامبر گرامی اسلام ، آخرین و برترین پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلّم به معنی ستوده شده (- از رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) پرسیدند : چرا به نام احمد و محمد و بشیر و نذیر نامیده شدید . فرمود : اما "محمّد" نامیده شدم ، بدین جهت که من در ...
ریشه کلمه:
اخر (۲۵۰ بار)

جدول کلمات

آخرین
واپسین

مترادف ها

final (صفت)
قطعی، اخرین، قاطع، نهایی، غایی، پایانی

last (صفت)
قطعی، پسین، اخرین، آخر، اخیر، بازپسین، یک کلام

bottommost (صفت)
پایین ترین، اخرین

فارسی به عربی

آخر مرة , نهائی

پیشنهاد کاربران

آخِرین: پسین، واپسین، بازپسین، افدُمین؛ پایانی، تَهی؛ پسینیان، افدُمیان
آخَرین: دیگر، دیگری، دگر؛ دیگران، دیگریان، دگران، سپسان
آیندگان
پسین ، واپسین
نشان صبح . دمیدن فجر. سپیده ای دیگر
آخَرین =دیگران و آخِرین=پایانی
پسین
فینال
بازپسین
در پهلوی " افدمین " ، افدم = آخر ، افدمین پگاه = آخرین صبح ، حرف آخر = سخن افدم .
موخر

بپرس