ادیان دوره سامانیان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله به بررسی ادیانی که در دوره سامانیان، از جمله دین اسلام و زرتشت و یهودیت و مسیحیت و بودایی و غیره بودند خواهیم پرداخت.
یکی از مهم ترین نتایج فتوحات عرب در ایران همانا انتشار دین فاتحان؛ یعنی اسلام در میان ایرانیان بود. اسلام به تدریج دین پیشین زرتشتی گری را تقریبا از ایران دور کرد، گرچه با مسیحیت نتوانست چنین برنامه ای داشته باشد (مسیحیت در فاصله بین قرن سوم و هفتم میلادی با موفقیت در ایران رواج می یافت به ویژه در شهرها)؛ ولی انتشار آن کیش را محدود و متوقف ساخت. اسلام این موفقیت ها را به یک باره کسب نکرد. گرچه هم در اواسط قرن اول هجری (هفتم میلادی) برخی از ایرانیان که بیشتر دهقانان (در استعمال آن دوران یعنی زمین داران) و ساکنان شهرها بوده اند، اسلام آوردند. در آغاز امر این تغییر دین را چنین تلقی می کردند که نومسلمان پس از قبول اسلام با قوم و ملت خویش قطع علاقه کرده، عرب می شوند. در زمان خلفای اموی اسلام به کندی و سستی در ایران رواج یافت. روایت محفوظ مانده این را می رساند که صد سال پس از فتوحات عرب بخش اعظم زرتشتیان متعصب و آشتی ناپذیر به جزیره هرمز نقل مکان کرد و از آن جا به گجرات هندوستان هجرت نمود با این حال در قرن چهارم هنوز عده کثیری زرتشتی در ایران می زیستند. از گفته اصطخری جغرافی دان (اواسط قرن چهارم هجری/ دهم میلادی) چنین استنتاج می شود که در زمان وی در فارس آتش پرستان اکثریت ساکنان را تشکیل می دادند. هیچ شهر و دهکده و ناحیه بی آتشگاه نبوده و عده زرتشتیان چندان زیاد بود که بر لباس خویش وصله تشخیص نمی زدند و حال آن که حقوق اسلامی نصب علامت تشخیص را برای غیر مسلمانان اجباری کرده بود. بسیاری از دهقانان پارس حتی در قرن چهارم هجری زرتشتی بودند و در دژهای کوهستانی ایشان و به ویژه قلعه الجص تصاویر و داستان های پادشاهان و پهلوانان و پیروزی های ایران باستان محفوظ بود. در نواحی کرانه دریای خزر (طبرستان، گیلان، دیلم) تا نیمه دوم قرن سوم هجری، زرتشتی گری رواج داشت، بر عکس در خراسان در نمیه اول قرن سوم هجری دهقانان و اکثر مردم مسلمان بودند؛ ولی در این جا هم هنوز در قرن چهارم هجری، حتی در میان بزرگان نیز عده قابل توجهی به طور پنهانی هواخواه زرتشتی گری بودند. در کرمان نیز عده زرتشتیان بسیار بود و حتی در قرن دهم میلادی (چهارم هجری) در جبل شمال غربی ایران هم دیده می شدند. وضع ایرانیان در قرن چهارم چنین بود؛ ولی در قرن پنجم هجری اکثریت عظیم مردم کشور مسلمان بودند، در تالیفات ایران اخبار مربوط به زرتشتیان از آن زمان به بعد ندرتا دیده می شود.
بودایی در ایران
دین بودایی در قسمت هایی از قلمرو سامانیان رواج داشت. این دین در دوره امپراطوری کوشان که از قرن اول تا قرن چهارم قدرت فرهنگی و سیاسی حاکم در افغانستان و آسیای مرکزی بود در این مناطق و چین انتشار یافته بود. ابن ندیم آورده، بیشتر مردم ماورالنهر در روزگار کهن و پیش از اسلام بر این مذهب بوده اند. در خراسان این فرقه را شمنان می خواندند. در نواحی سرحدی خراسان در مجاورت هند، بت خانه های شمینه که بهار و فرخار نامیده می شدند، آشکار و معروف بوده، و در زمان تالیف آثار الباقیه برپا بودند.
یهود در ایران
گروهی از یهودیان به عنوان اهل کتاب در سرزمین سامانیان زندگی می کردند مقدسی شمار آنان را در مقایسه با نصارا بیشتر دانسته؛ اما به شهرها و محل استقرار آنها اشاره نکرده است. در مجاروت سامانیان شمار زیادی از یهودیان در کوره خزر از اقلیم دیلم ساکن بودند. شماره یهودیان هم در ایران قرن چهارم و آغاز قرن پنجم بسیار بود. چنان که در سمرقند ۳۰۰۰۰ یهودی زندگی می کردند. مقدسی می نویسد: «در خراسان یهودی بسیار و نصاری کم اند و در جبال هم عدد یهود از نصاری بیشتر است». آدم متز از وجود سی هزار یهودی در سمرقند اواخر قرن چهارم خبر می دهد. ابن حوقل از روزگار سامانیان در شهرهای خراسان و ماورالنهر از جمله بلخ و سمرقند یهودیان زندگی می کردند که این گزارش مبهم است. بهمین نحو هم در خوزستان عدد یهود و مجوس بر نصاری برتری داشت و معمولا رئیس یهودیان را در طرف مشرق ممالک اسلامی «راس الجالوت» می نامیدند که در بغداد، سکونت داشت. در عراق مجوس بسیار است، اهل ذمه آن جا یهود و نصارایند.
مسیحیت در ایران
...

پیشنهاد کاربران

بپرس