ارسلان

/~arsalAn/

معنی انگلیسی:
masculine proper, name, lion, [a.s.] lion

فرهنگ اسم ها

اسم: ارسلان (پسر) (ترکی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: arsalān) (فارسی: اَرسلان) (انگلیسی: arsalan)
معنی: شیر درنده، ( به مجاز ) مرد شجاع و دلیر، ( ترکی )، شیر، اسد، از نام های خاص ترکی، نام پسر مسعودغزنوی
برچسب ها: اسم، اسم با ا، اسم پسر، اسم ترکی، اسم تاریخی و کهن

لغت نامه دهخدا

ارسلان. [ اَ س َ ] ( ترکی ، اِ ) شیر. ( مؤید الفضلاء ). شیر درنده. ( غیاث ). اسد. ( غیاث ) ( آنندراج ). مجازاً مرد شجاع :
آنچه منصب میکند با جاهلان
از فضیحت ، کی کند صد ارسلان.
مولوی.
چشم می مالم که آن هفت ارسلان
تا کیانند و چه دارند از جهان.
مولوی.
|| نامی از نامهای ترکی. و گاه این نام با کلمه دیگر مرکب باشد چون الب ارسلان ، قزل ارسلان ، قره ارسلان و غیره :
از توام تهدید کردی هر زمان
بینمت در دست محمودارسلان.
مولوی.

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) رجوع به رسلان و معجم المطبوعات شود.

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) نام پدر کسری خرماز بقول ابن البلخی در فارسنامه. ( چ کمبریج ص 24 ).

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) از غلامان سرای سلطان محمود غزنوی. ( تاریخ بیهقی چ فیاض ص 133 ).

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) در تاریخ بیهقی ( چ فیاض ص 519 ) آمده : و روز چهارشنبه چهارم جمادی الاولی بکوشک دشت لنگان بازآمد [ احمدحسن ] و روز دیگر نامه رسید بگذشته شدن ساتلمش حاجب ارسلان و امیر او را برکشیده بود... و نخست کس او بود که از خراسان پذیره برفت و پیش امیرمسعود و چندین غلام ارسلان را با خویشتن برد.

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) مؤلف مجمل التواریخ آرد ( ص 388 ): ( ( در سال سیصد و هشتاد و نه... ابوالفوارس عبدالملک بن نوح بنشست و فایق خادم بمردو کار محمود و سبکتکین اندر خراسان بزرگ شد، و لشکرسیمجور و فایق هزیمت کرد و بپراکند، و اندر بخارا کار ارسلان الک [ کذا ] قوی گشت و عبدالملک سامانی را بگرفت و بندش کرد... ) ) مؤلف تاریخ بخارا بنقل از مجمل التواریخ این نام را ( ارسلان بیک ) یاد کند. ( تاریخ بخارا ص 99 ). و گردیزی او را ابوالحسن ایلک بن نصر برادر خان آورده است. ( زین الاخبار ص 60 ). و ابن اثیر نام وی را شهاب الدولةبن سلیمان ایلک المعروف به بغراخان الترکی گوید. ( کامل 9 ص 33 ). و شاید مراد ابوالحسن نصر اول بن علی از ایلک خانیه ترکستان ( حدود 389-400هَ. ق. ) باشد. رجوع به مجل التواریخ و القصص ص 388 ( متن و حاشیه ) و رجوع به ارسلان خان اول و ثانی شود.

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ ) امیرزاده ای در بلخ در فتنه مغول. ( جهانگشای جوینی چ لیدن ج 1 ص 131 ).

ارسلان. [ اَ س َ ] ( اِخ )از نوینان و سرداران عهد غازان خان که با دیگر امراء، قصد قتل غازان و امیرنوروز کرد. ( حبط ج 2 ص 50 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

شیر، شیردرنده، مجازامردشجاع، ونامی ازنامهای ترکی
از امرای فایق

فرهنگ معین

(اَ سَ ) [ تر. ] (اِ. )۱ - شیر، اسد. ۲ - شجاع ، دلیر.

فرهنگ عمید

۱. شیر (حیوان ).
۲. [مجاز] شجاع: آنچه منصب می کند با جاهلان / از فضیحت کی کند صد ارسلان (مولوی: ۵۷۹ ).

پیشنهاد کاربران

ارسلان از زبان تُرکی اغوز میباشد به معنی شیر خشمگین . آلب ارسلان سلجوقی پادشاه ترک زبان نماد قدرت سرزمین سلجوقیان بود که تا بیزانس فتح کرد
ارسلان: این نام در اوستایی: اَرِثَه areşa ( شیفتگی ) و ران به معنی جنگجو بوده است؛ از آن جایی که در اوستایی واج ( ل ) نیست و ( ر ) به جای آن است، این واژه ارثه ران بوده که در پارسی دری س به جای ث اوستایی
...
[مشاهده متن کامل]
نشست و چون دو تا ( ر ) در واژه بود، ( ل ) به جای ( ر ) دومی آمد و ارسلان شد به معنی شیفته ی جنگ، عاشق نبرد.

ارسلان اگر از انگلیسی اومده باشه یه اسم پارسیه چون ریشه زبان فارسی هند و اروپاییه و از فارسی به زبان ها دیگه رفته همان اس لیان هست و نام هایی که با ار شرو میشن فارسین همچون آرشیدا آرمیتا ارمنستان اینا
...
[مشاهده متن کامل]
همه فارسی هستن پس ارسلان هم اسلان هست و اسلان درسته و چون سلجوقیانم زیر کنش فرهنگ پیش از خودشون بودن یعنی فرهنگ ساسانی و هخامنش و این نام به پیش از اسلام بر میگرده که ترک ها هم در مرز ایران بودن پس اسلان و ارسلان فارسین

نامی [ترکی] به معنای شیر درنده.
واژه ارسلان
معادل ابجد 342
تعداد حروف 6
تلفظ 'arsalān
نقش دستوری اسم خاص اشخاص
ترکیب ( اسم ) [ترکی] [قدیمی]
مختصات ( اَ سَ ) [ تر. ] ( اِ. )
آواشناسی 'arsalAn
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع لغت نامه دهخدا
ارسلان اسم پسر محمود غزنوی نبود
ارسلان اسم دایی محمود غزنوی هست
ارسلان از دو کلمه ترکی تشکیل شده است. ار سلان یا ترکی ترش میشه ار سالان . ار به معنی پهلوان یا قهرمان و سالان به معنای به زمین زننده است. و در کل معنیش میشه : پهلوان افکن. از این ترکیب ها باز هم هست. نمونه
...
[مشاهده متن کامل]
خیلی آشنای آن ار دوغان است. و باز هم دو قسمت داره : ار دوغان. معنی ار، باز می شود پهلوان و معنی دوغان هم میشه زاینده. در کل معنی اردوغان میشود پهلوان زا یا منشا پهلوانی و . . . . نکته اخر هم اینکه، ترک ها به شوهر خود هم ( ( ار ) ) می گویند. و باز هم همان معنای پهلوان و قهرمان می دهد. یعنی قهرمان یا پهلوان برای زن.

نام بزرگترین پادشاه ایرانی آلپ ارسلان بزرگ هست که قلمرو ایران در زمان پادشاهی ایشان به بزرگترین اندازه ی خود رسیده بود و باشکوه ترین دوران ایران دوران سلجوقیان بود زنده باد نام و خاطره ی الپ ارسلان بزرگ
شیر درنده ، شیر ، اسد، شجاع
ارسلان یک اسم تاریخی از قوم هزاره درافغانستان هم هست ک البته خیلی از کلمات و اسامی مشترک با ترک زبان ها هم دارن
مثل قاش ک ابرو میشه تو دو گویش هزاره و ترک
ارسلان به معنی شیر درنده هستاسم پسر خاله ی من ارسلان هست
اسم پسر من ارسلان است ارسلان یعنی شیر صفت یعنی باوقار. دلیر . قهرمان. قوی. سلطان . شیر تنها حیوان درنده ای است که فقط صفات خوب را داراست .
ارسلان یه اسم ترکی هستش به معنی شیر ، به معنی قهرمان . اسم برادر زاده ی من هم ارسلان هستش .
ارسلان همان معادل ترکمنی کلمه ی اصلان ، به معنای شیر است .
سالار ( می اندازد ) کسی که پشت قهرمانان را به خاک می اندازد. . . . . ارسلان ( ار=قهرمان سالان=می اندازد ) کسی که پشت تمام قهرمانان را به خاک می اندازد.
آرامش چون با پسرم آروم میشم واسمشم خیلی دوس دارم
ارسلان یعنی شیر شجاع . . . دلیر . . . شیر مرد. . . شجاع . . . باغرور . . . باغیرت راستی اسم دادشم ارسلان هست
به معنای شجاع و قوی.
هر ارسلانی خوب نیست. فقط <ارسلان کاشی=""> خودم خوبه. و واقعا هم شجاع و عالی هست
ارسلان به معنای گرگ و میش است که ۹۹٪ افراد نمیدانند ولی این کلمه مانند بقیه ی کلمات معانی زیادی دارد.
یعتی ار اسلان، یعنی شیر مرد
امیر ارسلان . . . بزرگ مرد . . . شجاع. . . دلیر. . . باغیرت
واقعا اسم ها روی شخصیت انسان ها تاثیر گذارند.
امیر ارسلان
داستان مفصلی است اثر نقیب الممالک و تحریر خانم فخر الدوله دختر ناصر الدین شاه و قهرما آن جوانی دلاور و زیبا از سرزمین روم ( آسیای صغیر ) است بنام امیر ارسلان رومی و سفر او به ملک فرنگ و عشق او بدختر پادشاه فرنگ بنام فرخ لقا و اشکالاتی که وی در راه و صال آن دختر دچار شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

آنچه منصب می کند با جاهلان
از فضیحت، کی کند صد ارسلان
چشم می مالم که آن هفت ارسلان
تا کیانند و چه دارند از جهان
مولوی

اسم مشابه اردلان، ارمغان
نامی زیبا وشیری از پارس
کلمه لیون در انگلیسی و اسلان در زبان الانها هر دو معنی شیره از این کلمه گرفته شدن
توی داستان نارنیا هم اسم اون شیر اسلان بود
ارسلان یعنی شیر غرنده شیر هم اسمش با خودشه
شیر درنده و شجاع ابته شیر را فقط به خاطر درندگی نیست که سلطان جنگل می نامند.
به معنی شیر درنده و شجاع 💪💪💪
مرد شجاع و دلیر ، شیر درنده وسریع
معنی شیر درنده شجاع و دلیر و میده
شیر صفت ( چون شیر را به دلایل خاصی سلطان جنگل میدانند نه بخاطر درندگی )

شیرشجاع
ارسلان به معنای شیر . شمشیر برنده

به معنی شیر سرخ جنگ که خیلی گردن کلفت می باشد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٤)

بپرس