ارغشتک

لغت نامه دهخدا

ارغشتک. [ اَ غ ُ ت َ ] ( اِ ) نوعی از بازی باشد که دوشیزگان و دختران کنند و آن چنان است که بر سر دو پا نشینند و کفهای دستها را بر سر زانوها مالند و چیزها گویند و همچنان نشسته بر سر پاها برجهند و کفهای دستهارا بر هم زنند. ( برهان ). ارغژ. || انگشتک. بشکن ( آوازی که با سودن انگشتان بیکدیگر برآرند نشان دادن سرور و شادمانی را ) ( در اصطلاح گنابادیان ).

فرهنگ فارسی

جست وخیزورقص، وصدائی که هنگام رقص وطرب بازدن سرانگشتان بهم درمی آورند، بشکن
( اسم ) ۱ - نوعی بازی دختران و آن چنانست که بر سر دو پا نشینند و کفهای دستهارا بر سر زانوها مالند و چیزهایی گویند و همچنان نشسته بر سر پاها بر جهند و کفهای دستها را بر هم زنند. ۲ - آوازی که با سودان انگشتان بیکدیگر بر آورند برای نشان دادن خوشحالی و شادمانی بشکن انگشتک .

فرهنگ معین

( اَ غُ تَ ) (اِ. ) ۱ - نوعی بازی دختران و آن چنان است که بر سر دو پا نشینند و کف های دست ها را بر سر زانوها مالند و چیزهایی گویند و همچنان نشسته بر سر پاها برجهند و کف های دست ها را بر هم زنند. ۲ - آوازی که با سودن انگشتان به یکدیگر برآورند برای نشان دادن

پیشنهاد کاربران

بپرس