از خود راضی

/~azxodrAzi/

مترادف از خود راضی: پرافاده، خودپسند، خودخواه، متکبر، معجب، مغرور، نخوت دار

برابر پارسی: خودخواه، خودپسند | خودپسند، خودخواه

معنی انگلیسی:
conceited, self-satisfied, braggadocio, bumptious, complacent, overbearing, smug, stuffy, po-faced, selfish, self important, overweening

لغت نامه دهخدا

ازخودراضی. [ اَ خوَدْ / خُدْ ] ( ص مرکب ) خودخواه. خودپسند. معجب. بانخوت. صاحب عُجب.

فرهنگ فارسی

( صفت ) خود خواه خود پسند با نخوت صاحب عجب معجب با افاده .
خود خواه

فرهنگ معین

( ~. خُ ) (ص مر. ) خودخواه ، خودپسند، پرافاده .

مترادف ها

presumptuous (صفت)
خود رای، جسور، مغرور، گستاخ، خود بین، از خود راضی، خود سر

smug (صفت)
خود بین، از خود راضی، کوته نظر، ابرومند

assuming (صفت)
خود رای، متکبر، خود بین، از خود راضی، خود سر

bumptious (صفت)
جسور، خود بین، از خود راضی

cocky (صفت)
جسور، خود نما، از خود راضی، خیره چشم

overbearing (صفت)
مغرور، از خود راضی، قاطع، غالب، منکوب گر

complacent (صفت)
از خود راضی، عشرت طلب، تن اسا، خود خوشنود

presuming (صفت)
خود رای، جسور، از خود راضی، خود سر، پر رو

self-complacent (صفت)
از خود راضی، خود خوشایند

self-satisfied (صفت)
از خود راضی، خود خوشایند

self-pleased (صفت)
از خود راضی

فارسی به عربی

راضی

پیشنهاد کاربران

لوس. . .
ازخودراضی: [عامیانه، اصطلاح] متکبر، خود پسند .
( as ) conceited as a barber's cat
Very narcissistic or vain
Stuffed shirt
Smug
کسی که در همه جا از خود سخن می گوید
ننر

بپرس