از و چز

/~ezzoCez/

لغت نامه دهخدا

از و چز. [اِزْ زُ چ ِزز ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه و زنان ، ابتهال. تضرع. زاری. خواهش در نهایت خشوع.
- از و چز کردن ؛با نهایت خضوع و استرحام خواستن چیزی را. نهایت درجه تمنی کردن با استکانت و تضرع.

فرهنگ فارسی

( اسم ) (در تداول عوام و زنان ) تضرع زاری خواهش همراه با نهایت درماندگی .

پیشنهاد کاربران

اِزُّ و چِزّ در گویش یزدی یعنی التماس _ زاری _ الحاح
اِزُّ و چِزّ در گویش یزدی یعنی التماس _ زارز_ الحاح

بپرس