اسارت در جنگ

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اسارت در جنگ (قرآن). در قرآن کریم اسیر گرفتن در میدان نبرد، پیش از غلبه بر دشمن، امری ناروا شمرده شده است.
ما کان لنبی ان یکون له اسری حتی یثخن فی الارض... هیچ پیامبری را سزاوار نیست که (برای اخذ سربها از دشمنان) اسیرانی بگیرد تا در زمین به طور کامل از آنان کشتار کند شما متاع دنیا را می خواهید و خدا آخرت را می خواهد و خدا شکست ناپذیر حکیم است؛ (مفعول «یثخن» کلمه ای مانند «العدو» است که به قرینه مقام، حذف شده است و «ال» در «الارض» نیز جانشین مضاف الیه، یعنی «ارض المعرکه» است. «اثخان» به معنای غلبه، با کشتار گسترده است.).
دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان
کلمه (( اءسر )) بطوری که گفته اند به معنای این است که مرد جنگی حریف خود را دستگیر کرده و ببندد، و شخص مشدود (بسته ) شده را (( اسیر )) گویند و جمعش (( اءسری )) و (( اءسراء )) و (( اءساری )) و (( اساری )) می آید. و بعضی گفته اند کلمه (( اءساری )) جمع جمع است . و بنابراین کلمه (( السبی )) موردش عمومی تر از کلمه (( الاسر )) است برای اینکه سبی شامل دستگیر کردن اطفال دشمن نیز می شود بخلاف (( اسر )) که چون دستگیر کردن اطفال احتیاجی به بستن ندارد شامل آن نمی شود.کلمه (( ثخن )) - به کسر اول و فتح دوم - به معنای غلظت و بی رحمی است ، و اینکه می گویند: (( اثخنته الجراح و اثخنه المرض )) به همین معنا است . راغب در مفردات می گوید: (( ثخن الشی ء فهو ثخین )) معنایش این است که فلان چیز غلیظ شد بطوریکه روان و جاری نشد، و نتوانست به رفتن ادامه دهد، و لذا درباره کسی که با زدن و یا توهین کردن از ادامه کارش بازداشته ای بطور کنایه می گوئی : (( اثخنته ضربا و استخفافا )) ، و از همین باب است که خدای تعالی فرموده : (( ما کان لنبی ان یکون له اسری حتی یثخن فی الارض )) و نیز فرموده : (( حتی اذا اثخنتموهم فشدوا الوثاق )) که در آیه اولی منظور از (( اثخان )) رسول (صلی الله علیه و آله ) در زمین این است که دینش در بین مردم بطوری مستقر شود که گوئی چیزی است که از شدت غلیظی منجمد شده و بعد از دورانی که رقیق و روان بود و بخاطر روان بودنش هر آن خوف زوالش می رفت ماسیده و پا بر جا شده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس