اسب رس

لغت نامه دهخدا

اسب رس. [ اَ رِ ] ( اِ مرکب ) رجوع به اسب ریس شود.

فرهنگ فارسی

۱ - راهی که اسب بیک روز تواند پیمود . ۲ - ( اسم ) عرصه ای که اسب در آن تاخت کند میدان اسب دوانی اسب رس اسب رز اسپ ریس . ۳ - میدان چوگان بازی و نمایش و رژه ۴ - میدان جنگ .

فرهنگ معین

( ~. رِ ) (اِمر. ) نک اسب ریس .

پیشنهاد کاربران

بپرس